"آویرام بلیش" معاون رئیس "مرکز امور عمومی اورشلیم" (یک مرکز غیردولتی اسرائیل که با هدف انجام تحقیقات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و.. از سال 1976 تاسیس شده است) معتقد است اسرائیل پس از حمله هفتم اکتبر حماس در تله جنگ روانی و روایت ها به رهبری ایران افتاده و تاکنون در این نبرد دستاورد قابل توجهی در برابر ایران نداشته است.
به گزارش عصرایران، این تحلیلگر اسرائیلی در مصاحبه با روزنامه اسرائیلی " جروزالم پست" گفت جمهوری اسلامی ایران تمام تلاش خود را می کند تا برای تاثیرگذاری بر اذهان جهانی برای اقدام علیه اسرائیل و آمریکا سرمایه گذاری کند و پس از حمله هفتم اکتبر حماس (عملیات طوفان الاقصی) در این تلاش خود بسیار موفق بوده است.
بلیش که به طور خاص روابط این مرکز اسرائیلی را با کشورهای عربی مدیریت می کند ؛ در مورد جنگ روانی و رسانه تحقیق می کند.
او به روزنامه جروزالم پست گفت سال هاست که اظهارات و سخنرانی های رهبر ایران را مورد بررسی و تدقیق قرار می دهد و بر این باور است که نقش رهبری ایران به تنهایی در هدایت افکار عمومی جهانی علیه دولت های اسرائیل و آمریکا بسیار برجسته و پررنگ است و مضمون اظهارات ایشان را باید بسیار جدی گرفت.
او در این باره به جزوالم پست گفت: من معتقدم که رهبر ایران خود را بهعنوان نوعی راهنمای ذهنها میبیند. او تلاش زیادی برای ساختن روایتهایی علیه اسرائیل انجام میدهد، حتی مبارزهاش برای فلسطینیها را به تلاشهایی برای تاثیرگذاری بر دانشگاههای ایالات متحده گره میزند. وی به صراحت خاطرنشان کرد که نفوذ از طریق وسایل ارتباطی بیش از یک موشک یا هواپیمای جنگنده، کلید پیروزی در درگیری ها است و هرکس بر ذهن ها و قلب ها تاثیر بگذارد و وسایل ارتباطی را کنترل کند، موفق می شود و در بین خبرنگاران و روشنفکران اعتبار کسب می کند.
وی افزود:" این در مورد دانشگاه های ایالات متحده نیز صادق است. ما اظهارات رهبر ایران را بررسی کردیم و متوجه شدیم که او روایتی از جهاد و وظیفه شناسی اجتماعی ساخته است و از تظاهرات در دانشگاه های غربی بر ضد جنگ غزه حمایت می کند و این ایده را دارد که اگر جمهوری اسلامی نبود، آرمان فلسطین از مدت ها پیش مُرده بود و به همین دلیل است که ایران همدردی میکند و بعدها دیدیم که چگونه این نفرت از درون علیه ایالات متحده عمل می کند."
این تحلیلگر اسرائیلی در ادامه گفت:" جمهوری اسلامی در ساختن روایتهایی که به واقعیت تبدیل میشود بسیار زیرک است. 10 روز پس از حمله هفتم اکتبر 2023، رهبری ایران برای نخستین بار از کلید واژه هایی چون "نسلکشی" و "محاکمه کردن اسرائیل" سخن گفته بود و طی ماه های بعد این کلید واژه ها به اصلی ترین مطالبات تظاهرات ضداسرائیلی در سراسر جهان تبدیل شد.
او افزود:" زمانی که او در 7 اکتبر گفت که " شریان های حیاتی" اسرائیل باید قطع شود، مدتی بعد حوثی ها برای اولین بار به کشتی های عازم اسرائیل حمله کردند و زمانی که درباره کشورهای مسلمانی که باید روابط با اسرائیل را پایان دهند، صحبت کرد، اردوغان رئیس جمهوری ترکیه بیانیه ای مبنی بر توقف تجارت با اسرائیل صادر کرد. همین امر در مورد دانشگاه های آمریکا نیز صدق می کند. آنچه او می گوید باید جدی گرفته شود. او بر خلاف دیگران، بین تکبر و لاف زدن و چیزهایی که واقعا در زمین اتفاق میافتد، تمایز قائل میشود."
این تحلیلگر اسرائیلی در ادامه درباره نفوذ ایران در کرانه باختری می گوید:" ما نفوذ آنها را در اوایل سال 2014 دیدهایم. آنها مجموعهای منظم در اختیار دارند که شامل رسانههای اجتماعی و شبکههای خبری میشود.
در سال 2014 برای نخستین بار رهبری ایران از این موضوع صحبت میکنند که وظیفه اصلی آنها مسلح کردن کرانه باختری است.
از سال 2014، جمهوری اسلامی ایران فقط درباره این منطقه صحبت نکرده، بلکه از "عربهای 48" که نام مستعار اعراب اسرائیلی است، صحبت کرد. واضح است که آنچه آنها می خواهند این است که کرانه باختری و جنین را مسلح کنند و از شمال (سامره) نیز هدفشان رسیدن به شهروندان عرب اسرائیل است تا "طناب" را بر گردن کسانی که آنها را "شیطان کوچکتر" می دانند، محکم تر کنند.”
حماس و جهاد اسلامی هر دو توسط ایران حمایت میشوند و هر دو در تلاشند تا در کرانه باختری جایگاه خود را به دست آورند. ما این را در تحقیقات شبه نظامیان غزه دیدیم که در آن یکی از نیروهای جهاد اسلامی از غزه در مورد آموزش هایی که در ایران دیده بود گفت. اظهارات ایران در مورد ایجاد قابلیت ها را می بینید: موشک، تونل، مانند غزه. این دستور العمل است و ما شاهد دخالت مستقیم خود قاسم سلیمانی در این ماجرا بودیم.
در اینجا اسرائیل نیز باید در حوزه آگاهی سرمایه گذاری کند. وقتی ایرانیها از تبدیل "یهودیه و سامره" (کرانه باختری در ادبیات اسرائیل) به غزه از نظر توان نظامی صحبت میکنند، باید در مقابل تاکید کنیم که این به معنای تبدیل کرانه باختری به شکل امروزی غزه است. این بدان معناست که کرانه باختری در نهایت شبیه غزه خواهد شد.
ایران با حمایت از مبارزات فلسطینی، معترضان آمریکایی را که از مبارزات فلسطینی حمایت میکنند، زیر بال و پر خود میگیرد و آنها را تحت تاثیر قرار میدهد تا با آمیختگی به جنبش مترقیها، آنها را به عواملی علیه خود آمریکا تبدیل کند. به دنبال استفاده [توسط معترضان الهام گرفته از ایران] از اصطلاحاتی مانند "نسل کشی"، "استعمار" و "نژادپرستی" علیه اسرائیل، همه چیز به سمت ایالات متحده یعنی "شیطان بزرگ" برمی گردد.
این تحلیلگر اسرائیلی در ادامه راه های مقابله اسرائیل با ایران را هم مورد توجه قرار داده و می گوید:
ما دیدیم که چگونه حماس پس از 7 اکتبر ویدئوهای تبلیغاتی داشت که از قبل ساخته و آماده شده بود. رهبری ایران نیز رهبران حماس را به خاطر " جنگ روانی" شان تحسین کرد.
ما در اسرائیل به یک مجموعه جنگ روانی ملی نیاز داریم که آشکارا کار کند. علاوه بر این، ما به بدنه ای نیاز داریم که پیام ها را هماهنگ کند. به عنوان مثال، چه چیزی را می خواهید در مورد "محمد ضیف"بیان کنید؟ ایران چقدر در حماس و جهاد اسلامی سرمایه گذاری کرده؟ مردم ایران که در تنگنای شدید اقتصادی به سر می برند، به این واقعیت که حکومت شان به جای رسیدگی به کمبود آب، آموزش و خدمات شهری آنها روی نیروهای نیابتی خود سرمایه گذاری می کند، چگونه پاسخ می دهند؟ تدوین این پیام ها به صورت هماهنگ از اهمیت بالایی برخوردار است.
در مورد بخش مخفی، از نظر نفوذ رسانهها و روابط ما با حامیان اسرائیل که نمیخواهند خود را قابل رویت نشان دهند نیز کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد.
اگر روایت را به درستی تحلیل کنیم، می بینیم که برای بسیاری در اطراف این منطقه دشمن مشترکی وجود دارد: اول جمهوری اسلامی و سپس اخوان المسلمین و افراط گرایی سنی. اسرائیل تنها دموکراسی است که در تقاطع بین تلاشهای شیعیان ایرانی و دست نشاندههای آنها و محور اخوانالمسلمین مانند حماس و دیگران قرار دارد.
ما باید این واقعیت را منتقل کنیم که اسرائیل مشکل نیست، بلکه راه حل مقابله با این دو است.
در حال حاضر هیچ نهاد مرکزی وجود ندارد که سعی کند پیام های اسرائیل را به جوامع یهودی و به رسانه ها به زبان های مختلف - انگلیسی، عربی، فارسی و غیره هماهنگ کند. هنوز چنین نهاد ملی جامعی وجود ندارد که وظایف و پیام ها را هماهنگ کند.
اسرائیل یک نیروگاه فناوری است. ما در ابزارهای فناورانه سرآمد جهان هستیم. اگر فقط یک الزام و آگاهی ملی در این زمینه وجود داشت، به چیزهای زیادی دست می یافتیم. تیک تاک نمونه ای از تاثیرگذاری بر ذهن جوان هاست. طی 10 ماه گذشته شکاف باورنکردنی بین محتواهای ضد اسرائیلی و طرفدار اسرائیل در این سکوی ارتباطی حیرتآور است و در مقطعی از نسبت یک به هفت علیه اسرائیل صحبت می کردند.