همه والدین دوست دارند کودکانشان در مقابل آنها حرف شنوی داشته باشند، اما وقتی میبینند کودک در مقابل هر موضوع یا اشتباهی شروع به حاضر جوابی یا حتی گستاخی میکند، شاید پذیرش این رفتار برای خیلی از والدین سخت باشد و بخواهند رفتارهایی داشته باشند که نه تنها تاثیری بر کودک ندارد، بلکه ممکن است باعث گستاخی بیشتر او هم شود. در همین خصوص با دکتر « مهسا ساداتی» روانشناس کودک و نوجوان به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
بدون شک تمرین مهارتهای کلامی و برقراری ارتباط با کودک یکی از مهمترین وظیفههای والدین است. بسیاری از والدین در برخورد با رفتارهای نامناسب کودک راه حلی جز دعوا یا تنبیه کردن به ذهنشان نمیرسد. از طرفی برخی از پدر و مادرها به دلیل مشغلههای بسیار زمان کمتری را با کودک خود میگذرانند و ممکن است از برخی نیازهای کودک بیخبر بمانند. این والدین در بسیاری از موارد میبینند که کودک به حرف آنها گوش نمیدهد و حاضر جوابی میکند. این رفتار میتواند تنش بین والدین و فرزندان را بسیار بیشتر کند. بنابراین والدین باید راهکاری برای مدیریت این چالش داشته باشند.
به گزارش ایسنا، توصیه ما به پدرها و مادرها این است که وقتی کودک حاضرجوابی میکند، باید در قدم اول آرام بمانند و خونسردی خود را حفظ کنند. شاید این کار سخت به نظر برسد، اما عصبانیشدن و واکنش نشاندادن میتواند کودک را گستاختر و در نتیجه تعارضها را تشدید کند. بعد از اینکه کمی آرام شدید و تنش کاهش پیدا کرد، بهتر است درباره مشکلی که کودک را آزار میدهد با او صحبت کنید. سعی کنید در حین صحبتها مرزهای واضحی را برای رفتارهای قابل قبول و رفتارهای غیر مناسب تعریف کنید و برای آنها پیامدهای عملی در نظر بگیرید.
شما باید والدین قاطعی باشید. والدین قاطع به معنی پدر و مادر مستبد و سختگیر نیست. بلکه شما باید قوانین را در خانه وضع کنید و پیامدهای شکستن قوانین را اجرا کنید. با این کار کودک میتواند به مرور انتظارات شما و قوانین خانه را یاد بگیرد.
البته باید بگوییم که بسیاری از مشکلات رفتاری که کودکان با آن دست و پنجه نرم میکنند از نوع رفتار و سبک تربیتی والدین نشأت میگیرد. والدین باید در قدم اول یک شنونده فعال باشند. آنها باید نیازها و خواستههای کودک را درک کنند. کودک باید بتواند در محیطی امن ابراز احساسات کند و خواستههای خود را بدون ترس بیان کند. این کار باعث میشود تا والدین و کودک بتوانند گفتوگوی سالمی داشته باشند.
نکته دیگر این است که والدین باید خودشان الگو باشند. برخورد محترمانه با دیگران و حتی با خود کودک به آنها یاد میدهد تا در تعاملات خود از والدین الگوبرداری کنند. همچنین برای اینکه کودک به سمت رفتار و گفتار بهتر سوق پیدا کند، والدین باید رفتارهای مثبت او را تحسین کنند. برای مثال هر جا کودک با احترام با دیگران رفتار کرد یا درخواست خود را به درستی مطرح کرد، او را تشویق کنند. والدین باید به کودک یاد بدهند که خواستههای خود را به درستی مطرح کند و بدون تنش و درگیری و بدون نیاز به حاضرجوابی درخواست کند.
برای اینکه کودک اشتباهات خود را بپذیرد، سعی کنید محیطی امن ایجاد کنید. با کودک یک گفتوگوی باکیفیت داشته باشید و حرفهای او را بشنوید. از او بخواهید بدون ترس نیازهایش را بیان کند و خواستههایش را به زبان بیاورد. این کار به شما کمک میکند تا درک بهتری از فرزند خود داشته باشید. وقتی کودک احساسات و خواستههای خود را مطرح کرد. شما نیز با لحنی آرام و در فضایی امن درباره اشتباهات او صحبت کنید و دلایل هر یک را برایش توضیح دهید. به کودک بگویید که همه اشتباه میکنند و ما باید سعی کنیم این اشتباهات را جبران کرده و از آنها یاد بگیریم.
کودکان معمولا در سالهای اولیه مدرسه یعنی حدود ۶ تا ۹ سالگی ممکن است در برابر والدین حاضرجوابی کنند و اشتباهات خود را نپذیرند. اگر این رفتارها مدیریت نشود، ممکن است در سنین قبل از نوجوانی یعنی ۱۰ تا ۱۳ سالگی به اوج خود برسد. کودک در این سن به دنبال استقلال بیشتر است و میخواهد محدودیتهای کمتری داشته باشد. بخشی از این رفتارها طبیعی است، به خصوص در کودکانی که میخواهند وارد دوره نوجوانی شوند بیشتر دیده میشود. بنابراین والدین باید بدانند که با بزرگشدن کودک سعی کنند او را بیشتر درک کنند و زمان باکیفیتتری را با او بگذرانند.
همانطور که قبلا اشاره شد، بسیاری از کودکان به دلیل سبک فرزندپروری نامناسب نمیتوانند اشتباهات خود را بپذیرند و کودکانی حاضر جواب میشوند. والدین باید در سبک تربیتی خود بازنگری داشته باشند. بهتر است والدین قوانین و چارچوبهای رفتاری و عملی را با کمک خود کودک تنظیم کند و برای هر قانونشکنی پیامدی را با مشورت کودک تنظیم کند. مهمتر اینکه اگر کسی این قوانین را بشکند حتما این پیامدها اجرا شود. این والدین را والدین قاطع مینامیم. والدین مستبد یا پدر و مادرهای آسانگیر به کودک چارچوب رفتاری درست را نمیآموزند و نمیتوانند ارتباط سالمی با او داشته باشند. بنابراین میبینیم که کودک نیز از زیر کارها در میرود یا با حاضر جوابی صحبت میکند.
از دیگر عواملی که ممکن است در حاضر جوابی کودک تاثیرگذار باشد، استرس و اضطراب بسیار کودک است. ممکن است کودک از بی توجهی پدر و مادر، مشغله زیاد آنها و تنهایی رنج ببرد و با این رفتارها بخواهد خود را نشان دهد. همچنین برخی از کودکان به دلیل ورود به دنیای نوجوانی میخواهند آزادی بیشتری را تجربه کنند و به دلیل علاقه به استقلال دوست دارند حرف خود را به کرسی بنشانند. این کودکان توجه، احترام و رابطه بهتری را از سمت والدین نیاز دارند. برخی از این کودکان نیز به دلیل مشاهده رفتارهای بزرگترها و نوع تعامل آنها به سمت رفتارهای اشتباه سوق پیدا میکنند.