بخدا خیلی نامردی عصر ایران.دلم درد گرفت.اگر زخم معده بگیرم تقصیر شماست.ازتون شکایت میکنم. نمیگی نزدیک ظهر تو اداره با این عکسها آدم چه جوری خودشو کنترل کنه تا غش نکنه.خیلی نامردی.آخره نامردی شماییی
ناشناس
||
۱۲:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۳/۱۰
منم تا عکس اول رو دیدم ناخودآگاه گفتم خیلی نامردی!!!
ناشناس
||
۱۸:۱۲ - ۱۳۹۰/۰۳/۱۰
میگم تو اداره حال میکنین ها. بیکاری و الافی و...
ویدا
||
۱۹:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۳/۱۰
قربونت برم توی اداره جای کار کردن نه غش و ضعف رفتن
ناشناس
||
۲۱:۴۰ - ۱۳۹۰/۰۳/۱۰
دقیقاً مثله من
خیلی ناممممممممممممممممردی عصر ایران
ضعف رفتم، من برم یه چیزی بخورم
;)
ناشناس
||
۰۰:۴۳ - ۱۳۹۰/۰۳/۱۱
برادر من آخه تو اداره که باید به کار مردم برسی وقت سرک کشیدن تو اینترنته اقاجون تو اداره به کار مردم برس رفتی خونه عصر ایرانو بخون باریک الله پسر خوب
الو الو اورژانس من از عصر ايران زنگ ميزنم اومدم اينجا ديدم از رئيس و سردبير گرفته تا آبدار چي همه بيهوش شدن لطفا خيلي فوري يه بيمارستان موبايل بفرستين لطفا به كارمنداتون اجازه تماشاي سايتو ندين ال-------و منم بيهوش................
من كه كاملاً خونسرد خونسردم . فقط نميدونم چرا كمى فشارم رفت بالا ، نفسم بند اومده و اسيدهاى معده ام هم كمى ترشحشون بيشتر شد . فكر ميكنم كه بقيه دوستان هم مثل من خونسرد باشن !!!
آب دوغ خیار مشدی با سیر و سبزی تازه رو زدم تو رگ و انگار نه انگار عکس های شما رو دیده باشم ای ملت شکمو یه مقدار به فکر مستمندان باشید. بفرمایید آب دوغ خیار !!
روزي شيخي با مريدان خود از بازار مي گذشت. دراه در مقابل يك ميوه فروشي توقف كرد گيلاسي را ديد كه كرمي درون ان جولان مي داد . بگفت خوشا بحال كرم و توانگري او عمري زيستم و نتوانستم چاركي گيلاس بخرم مريدان از اين سخن نعره زده سر به بيابان گذاشتند
اینو گفتم دلت نسوزه
عکس اول دیوونه کنندست!
خیلی ناممممممممممممممممردی عصر ایران
ضعف رفتم، من برم یه چیزی بخورم
;)
اينا رو ديدم حالم بد شد
قشنگ بودن ،يادم باشه عكساشونو ذخيره كنم پرينت بگيرم بزنم تو يخچال. جالب ميشه بچه هام خوشحال ميشن.
باید تا چند وقت دیگه با نگاه کردن این عکسها شکم خودمونو سیر کنیم البته شروع هم شده
ساعت دو و نیمه هنوز ناهار نخوردمی...اینها رو گذاشتی الان همکارام رو به شکل رون مرغ میبینم
از شما عصر ایران شکایت می کنم
چرا منوی دسر من را پخش کردید
ما که تا حالا ندیدیم
كز عهده شكرش بدر ايد
بيرحم
امروز او باز هم امد با پوزخند ي عارفانه
هر روز او يك تكه ام را مي برد با خود سوي خانه
آب از دهان سرازیییییییییییییییر
دوستای عزیز همشون موقع کار و در اداره به شغل شریف وب گردی مشغول اند!!!
بعدش میگیم مملکتمون درست نمیشه؟!!!!
من هم میخواهم
خوش به حالتان يا خوش به حال من
نمي دانم