۰۶ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۷۶۲۵۳
تاریخ انتشار: ۱۸:۴۰ - ۱۷-۰۵-۱۳۹۰
کد ۱۷۶۲۵۳
انتشار: ۱۸:۴۰ - ۱۷-۰۵-۱۳۹۰
آسیب‌شناسی ایستایی نخبگان و استمرار دبیرکلی احزاب؛

پدرخواندگی در احزاب ایرانی

محمود عباس‌زاده مشکینی معتقد است که تمرین برای چرخش نیروی انسانی و نخبگان در مدیریت کشور باید از احزاب شروع شود اما احزابی که با عدم برگزاری مجمع عمومی‌ اجازه‌ی بالا آمدن رای و نظرات را نمی‌دهند به احزاب کشور آسیب وارد می‌کنند.
سايت قانون نوشت:
 
فیلم پدر خوانده داستان خانواده‌ی ایتالیایی ساکن آمریکا را روایت می‌کند که در آن همیشه پدر خوانده حرف اول و آخر را می‌زند. او فقط می‌میرد یا ترور می‌شود؛ هیچ کس پدرخوانده را برکنار نمی‌کند. داستان دبیر کلی احزاب در ایران چیزی شبیه این است. دبیران کلی با عمر بیست و سی و...ساله ریاست و هیچ کس هم منتظر کنار رفتن آنها نیست.

 اگر بخواهیم علت این پدرخواندگی دبیران کل در احزاب موجود در کشور را ریشه‌یابی کنیم، به چند عامل برمی‌‎خوریم؛ اول قدرت طلبی افراد است که هیچگاه اجازه نمی‌‌دهد فردی به جز خود در سمت دبیرکلی باقی بماند. عامل بعدی کم‌تحرکی و بعضا بی‌تحرکی این احزاب است که باعث شده حتی کنگره‌هایی که به منظور تعیین دبیرکل و اعضای شورای مرکزی حزب هر چهار یا پنج سال یکبار برگزار می‌‌شود نیز تشکیل نشود تا دبیرکل حزب همچنان در همان مسند باقی بماند و این برای چندین دوره نیز تکرار می‌‌شود. و سوم اینکه به زعم دبیران کل برخی احزاب که سابقه طولانی مسندنشینی در این سمت را دارند کسی از اعضای حزب متبوعشان این مسئولیت را نمی‌‌پذیرد و نیز اینکه در صورتی که نامزد تصدی دبیرکلی شوند اعضا به او رأی نمی‌‌دهند.

امروز همه‌ی سیاسیون از نقش کمرنگ احزاب در تصمیم‌گیری‌های سیاسی کشور و همچنین عدم چرخش نخبگان در راس احزاب انتقاد می‌‌کنند و معتقدند که نظام سیاسی ما حزبی نیست اما از سویی دیگر برخی از صاحب نظران تاکید دارند که احزاب ما دچار یک نوع ضعف هستند، به گونه‌ای که موضوع «پدرخواندگی احزاب» در تشکل‌های سیاسی ما دیده می‌شود که این استمرار حضور یک دبیر کل موجب شده است تا احزاب عملکرد فعالی نداشته باشند. تاکیداتی هم وجود دارد که ریاست احزاب باید به دست جوان‌ترها سپرده شود تا در برهه‌های حساس سیاسی شاهد نقش آفرینی احزاب باشیم.

از اینرو به سراغ دبیران کل چند حزب فعال در عرصه سیاسی کشور رفتیم تا نظرات آنان را در مورد نقش احزاب و موضوع پادشاهی و یا به عبارتی پدرخواندگی احزاب جویا شویم.

 حزب موتلفه اسلامی‌

از سال 42 و با نظر و دستور حضرت امام خمینی(ره) در منزل ایشان تشکیلاتی به نام «هیات‌های موتلفه اسلامی‌« تشکیل و بعدها به جمعیت موتلفه‌ی اسلامی‌ تغییر نام و در چند سال پیش و در کنگره حزب نام جمعیت تبدیل به «حزب موتلفه اسلامی‌« شد. دبیرکل اول این تشکل سیاسی شهید عراقی بود که در شهریورماه 58 به شهادت رسید. از آن زمان تا سال 83 یعنی به مدت 25 سال حبیب‌الله عسگراولادی دبیرکل و از سال 83 تاکنون نیز محمدنبی حبیبی این سمت را برعهده داشته‌اند. اعضای شورای مرکزی این حزب نیز متشکل از 30 نفر (25 نفر اعضای اصلی و پنج نفر عضو علی‌البدل) است. گفتنی است اعضای شورای مرکزی این حزب توسط کنگره‌ای که هر سه سال یکبار برگزار می‌‌شود انتخاب و اعضای شورای مرکزی با دو سوم آرای خود دبیرکل را انتخاب می‌‌کنند.

محمدنبی حبیبی دبیرکل کنونی این حزب در گفتگو با خبرنگار قانون در مورد دیگر رقبای تصدی این پست طی سال‌های اخیر می‌‌گوید: در حزب موتلفه اینگونه است که شورای مرکزی ابتدا یک مشورتی میان خود انجام می‌دهد تا مشخص شود چه فردی واجد تصدی این پست است. آنگاه چند نفر بنا به پیشنهاد شورای مرکزی یا حتی پیشنهاد شخص، نامزد شده و شورای مرکزی به آنها رای می‌دهد. سپس شورای مرکزی تشکیل جلسه داده و بر روی فردی که بیشترین رای را آورده مجددا رای‌گیری می‌کند تا اگر فرد بتواند در این مرحله حداقل 20 رای را کسب کند به عنوان دبیرکل انتخاب شود.

 وی در مورد احتمال بروز برخی آسیب‌ها در نتیجه‌ی استمرار حضور یک فرد در سمت دبیرکلی یک حزب معتقد است که این موضوع به اساسنامه‌ی احزاب بستگی دارد. ممکن است محدودیتی برای دبیرکل شدن یک فرد در اساسنامه مطرح نشده باشد همانطور که در اساسنامه حزب موتلفه محدودیتی برای تعداد دوره‌های دبیرکلی شخص وجود ندارد، اما به صورت عرفی تقریبا بین دو الی سه دوره انتخاب می‌شود.

  حبیبی در مورد احتمال بروز شائبه قدرت طلبی دبیران کل احزاب نیز می‌‌گوید: در حزب موتلفه‌ی اسلامی‌ ما با این مشکل مواجه نیستیم. شورای مرکزی حزب موتلفه در مدت سه سال تغییر می‌کند و افراد جدیدی که انتخاب می‌شوند می‌توانند حتی دبیرکل قبلی را به عنوان نامزد هم نپذیرند بنابراین، اینکه دبیرکل از نفوذ خود برای باقی ماندن در قدرت استفاده کند موضوعیت ندارد. اگر احزاب اختیار را به شورای مرکزی بدهند به طور قطع از قدرت‌طلبی جلوگیری می‌شود.

 تشکیلات خانه‌ی کارگر

خانه‌ی کارگر نیز از جمله تشکل‌های باسابقه ‌است که تاسیس آن به اواخر دهه 30 و بعد از نوشتن قانون کار در سال 1337 و تصویب آن باز می‌گردد. در قانون کار، ضرورت راه‌اندازی تشکلی به عنوان کنفدراسیون کارگری که از اتحاد سندیکاهای هم رشته ایجاد می‌‌شد، پیش بینی شده بود اما چون سازوکار چنین ابزاری در ایران فراهم نبود عده‌ای از سندیکاها گردهم جمع شدند و خانه کارگر را تاسیس کردند.

علیرضا محجوب نیز از سال 69 به بعد دبیرکلی این تشکیلات را بر عهده دارد. اعضای شورای مرکزی نیز توسط کنگره که هر چهار سال یکبار برگزار می‌شود، انتخاب و آخرین کنگره نیز در سال 88 برگزار شد. در حال حاضر نیز تعداد اعضای شورای مرکزی همان سه نفر موسسان اولیه‌ی تشکیلات خانه‌ی کارگر یعنی علی ربیعی، حسین کمالی و علیرضا محجوب هستند.

محجوب در گفتگو با خبرنگار قانون تاکید می‌کند که اعضای شورای مرکزی با رای‌گیری انتخاب می‌شوند و در این 22 سال افراد دیگری هم برای دبیرکلی این تشکیلات کاندیدا شده‌اند که رای نیاورده‌اند.

حسین کمالی که هم‌اکنون دبیرکل حزب اسلامی‌کار است نیز از سال 58 تا 68 دبیرکل تشکیلات خانه‎ی کارگر بوده است و به گفته محجوب، علی ربیعی نیز بعد از انقلاب اسلامی‌ به خاطر مسئولیت‌های متعددش تا حدودی از مسائل حوزه‌ی کارگری فاصله گرفت.

اما در حدود 16 سال پیش تصمیم گرفته شد موسسان تشکیلات خانه‌ی کارگر به صوت نمادین عضو شورای مرکزی باقی بمانند و عملا کنگره، کار سابق شورای مرکزی را انجام دهد و از این حیث شورای مرکزی اهمیت سابق خود را از دست داده و تنها به صورت سمبلیک باقی مانده است.

در حال حاضر نیز کمیته‌های کنگره که حداقل سالانه یکبار تشکیل جلسه می‌‌دهد جای تصمیم‌گیری‌های مهم در شورای مرکزی را گرفته است.

محجوب تاکید می‌کند که تشکیلات خانه‌ی کارگر کوشش فراوانی در زمینه جوانگرایی انجام داده اما نتیجه لازم را کسب نکرده‌ است. اعضای شورای مرکزی نیز در آستانه‌ی بازنشستگی بوده و یا بازنشسته هستند و نمی‌‌توان مصداق کارگری را در آنها تعریف کرد؛ هرچند که بازنشستگان عضو تشکیلات هستند اما این وضعیت مرسوم نیست و از اینرو به دنبال جایگزینی هستند.

وی ادامه می‌دهد: باورم این است که در تشکیلات صنفی و سیاسی برخلاف امور آموزشی و اقتصادی باید به صورت مرتب گردش صورت گیرد و در تشکیلات خودمان نیز اصرار به تغییر و تحول داریم اما دوستان تعارف می‌کنند و به میدان نمی‌‌آیند والا از 10 سال پیش اصرار به جابجایی داشتیم و این تازگی ندارد. اینگونه هم نبوده که برخی بیایند و بگویند که من در صف ایستاده‌ام اما من را راه نداده‌اند، برعکس تمام کار ما این است که عده‌ای را در صف گذاشته و بگوییم دیگر نوبت شما است. این امر مستلزم پذیرش بقیه و خود افراد هم است. اگر کسانی هم مدعی سمت دبیرکلی بودند بیشتر متهم به قدرت‌طلبی هستند تا کار و تلاش و هیچ وقت هم متاسفانه یا خوشبختانه مدعی جدی نبوده که بگوید می‌خواهم دبیرکل شوم.

دبیرکل خانه‌ی کارگر در عین حال می‌گوید: من دو دوره است که به دوستان می‌‌گویم مرا کنار گذاشته و فرد دیگری را برای مجلس بیاورید. به جز دور اول و دوم که شخصا کاندیدای انتخابات مجلس شورای اسلامی‌ شده و رای آوردم به دوستان گفته‌ام که این خط ایجاد شده و شما فرد، جای آن بگذارید، اما این فرد باید پای کار بایستد چرا که مردم تنها به کاندیدا که رای نمی‌‌دهند؛ فرد باید ماه‌ها و سال‌ها قبل از انتخابات در محیط‌های کارگری حاضر و خود را بشناساند و با تک تک آنها روبرو و حرف‌های آنها را بشنود.

حزب اسلامی‌ایران زمین

در بهمن ماه سال 87 نیز کنگره‌ی تاسیس حزب اسلامی‌ایران زمین از سوی موسسان و با حضور بیش از 200 نفر از اعضا برگزار و بعد از تصویب اساسنامه، اعضای شورای مرکزی و بازرسان انتخاب شدند. در آن جلسه به همراه هشت نفر عضو موسس، 13 نفر دیگر به عنوان اعضای شورای مرکزی انتخاب شدند که جمعا به 21 نفر رسید. همچنین در آذر ماه سال 89 پروانه‌ی فعالیت رسمی‌ حزب از سوی کمیسیون ماده 10 احزاب صادر و در انتخاباتی که در تیر ماه برگزار شد، ابوالقاسم رئوفیان مجددا برای مدت چهار سال به عنوان دبیرکل این تشکل انتخاب شد.

ابوالقاسم رئوفیان که سابقه 12 سال حضور در جامعه‌ی اسلامی‌ فرهنگیان به عنوان قائم مقام و هشت سال به عنوان دبیرکل را داشته است در تشکیلات حزب اسلامی ‌ایران زمین از زمان تاسیس یعنی از بهمن 87 تاکنون دبیرکل این حزب است و در اولین جلسه، اعضای شورای مرکزی به اتفاق آرا مسئولیت دبیرکلی تشکل را بر عهده وی گذاشتند.

رئوفیان در گفتگو با خبرنگار قانون تاکید دارد که هیچ‌گاه بدنبال اینگونه مسئولیت‌ها نبوده و تنها به علت نظر دوستان به دلیل سابقه‌ی فعالیت سیاسی در حوزه دبیرکلی و قائم مقامی‌ این مسئولیت را پذیرفته است.

این فعال سیاسی این موضوع را که در برخی از تشکل‌های سیاسی روحیه برتری طلبی و سلطه بر مجموعه وجود دارد را رد نمی‌کند و می‌گوید: اینکه فرد تلاش می‌کند مسئولیتی را برعهده بگیرد تا نامی‌ داشته و در جراید مطرح شود نشات گرفته از همان روحیه سلطه‌طلبی است، اما افرادی هم وجود دارند که واقعا انگیزه اصلاح و خدمت دارند.

 حزب مردم سالاری

حزب مردم سالاری از احزابی است که در صحنه‌ی سیاسی کشور مشغول به فعالیت است. این حزب از سال 77 فعالیت خود را آغاز و در سال 78 مجوز فعالیت دریافت کرد؛ از سال 80 نیز به صورت علنی و سراسری فعالیت خود را شروع کرد. اعضای شورای مرکزی این حزب 31 نفر هستند که 10 نفر از اعضا از نمایندگان فعلی مجلس هستند که مصطفی کواکبیان نماینده سمنان، نصیری نماینده زنجان، قنبری نماینده ایلام، دستغیب نماینده شیراز ، فاضل موسوی نماینده خدابنده، طاهرخانی نماینده تاکستان، پورفاطمی ‌نماینده دشتی و محسنی بندپی نماینده نوشهر از جمله‌ی آن هستند. دبیرکلی این حزب را از زمان تشکیل تاکنون مصطفی کواکبیان که نماینده مردم سمنان در مجلس است را بر عهده دارد.

البته کواکبیان در گفتگو با خبرنگار قانون تاکید کرد که سال گذشته و در انتخابات صورت گرفته دو نفر دیگر نیز برای این سمت از سوی شورای مرکزی به مجمع عمومی ‌معرفی شدند که این دو نفر سال گذشته از این رقابت منصرف شدند.

وی در عین حال که گردش نخبگان برای نشاط سیاسی را ضروری می‌داند و تاکید می‌کند این کار برای احزاب ضروری است، اما در عین حال معتقد است احزاب در کشور نقشی ندارند و به بازی گرفته نمی‌شوند.

این نماینده مجلس این موضوع را یک خلاء قانونی عنوان می‌کند و می‌گوید: انتخابات در کشور ما همچون عراق، ترکیه و افغانستان جنبه حزبی ندارد و احزاب به طور کلی در صحنه‌ی سیاسی کشور جایی ندارند، در نتیجه حتی با تعویض دبیران احزاب هم تاثیری را شاهد نخواهیم بود.

چرخش نخبگان از احزاب شروع شود

اما تا چه حد فقدان چرخش نخبگان در احزاب در کشور ما رعایت می‌شود؟ این معضلی است که امروز اکثریت اهالی سیاست آن را قبول دارند و بر آن صحه می‌گذارند.

در همین رابطه دبیر کمیسیون ماده 10 احزاب نیز در گفتگویی با خبرنگار قانون، استمرار دبیرکلی یک فرد در یک حزب و یا تشکل سیاسی را «پدرخواندگی در احزاب» می‌خواند و می‌‌گوید: استمرار حضور یک فرد برای سمت دبیرکلی احزاب از آسیب‌هایی است که احزاب کشور را تهدید می‌کند.

محمود عباس‌زاده مشکینی معتقد است که تمرین برای چرخش نیروی انسانی و نخبگان در مدیریت کشور باید از احزاب شروع شود اما احزابی که با عدم برگزاری مجمع عمومی‌ اجازه‌ی بالا آمدن رای و نظرات را نمی‌دهند به احزاب کشور آسیب وارد می‌کنند.
ارسال به دوستان