این مشکل به ویژه به هنگام سفر خانوادگی، گردشگران را بیشتر می آزارد و بسیاری از هموطنان به خاطر دارند که گاه ده ها و صدها کیلومتر رانندگی کرده اند تا به یک سرویس بهداشتی برسند و ... .
اما ماجرا به اینجا ختم نمی شود. در جاده های ایران نه تنها سرویس بهداشتی به اندازه کافی وجود ندارد، بلکه همین اندک بضاعت موجود نیز چنان وضعیت آشفته، غیربهداشتی و شرم آوری دارد که بسیاری ترجیح می دهند در عین نیازمندی به سرویس های بهداشتی، از این سرویس های غیربهداشتی استفاده نکنند.
متاسفانه برخی رسانه ها و مسئولان، با این تصور باطل که پرداختن به
موضوع سرویس های بهداشتی دون شأن آنهاست، بدین مهم نمی پردازند و این در
حالی است که در دنیا، نه تنها این موضوع بسیار مهم و حیاتی قلمداد می شود،
بلکه حتی روز جهانی w.c نيز وجود دارد (که در ایران از آن یادی نمی شود) و
همایش های علمی، صنعتی و تجاری زیادی سالانه درباره آخرین فناوری های مرتبط
با سرویس های بهداشتی در سطوح عالی برگزار می شود.
البته وضعیت درون شهرها هم چندان بهتر نیست و کمبود سرویس بهداشتی ، مردم را می آزارد.
اگر می شد تعداد افرادی که در شبانه روز در جاده های کشور به سرویس بهداشتی نیاز پیدا می کنند ولی آن را نمی یابند را دانست و آسیب وارده بر کلیه و سیستم گوارش آنان بر فرد فرد آنان را برآورد و بر تعدادشان ضرب کرد ، آن وقت می شد عمق فاجعه را دریافت ولی در اصل این معضل ملی تردیدی نیست.
در 25 اسفند 1386 ، اسفندیار رحیم مشایی ، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ، وعده داد: در هر 25 کیلومتر از راه های کشور یک دستشویی می سازیم.
ای کاش مشایی در طول حضورش در قوه مجریه ، به جای فلسفه بافتن درباره جهان هستی و ارائه نظرات شخصی اش درباره انبیا و امام زمان و ایران و ... به همین یک وعده اش عمل می کرد تا نه نیازی به توصیه برای گردشگران خارجی برای داشتن قرص ضد ادرار باشد و نه خود مردم ایران ، که 12 ماه سال در این کشور زندگی می کنند این قدر برای یک عمل ساده فیزیولوژیک معذب باشند.
البته نکته مهم خطاب به مسوولان کنونی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و وزارت راه و شهرسازی این است که اگر قبلی ها نساختند ، شما که با شعار تدبیر و امید بر سر کار آمده اید بسازید و الا توصیه هایی مانند همراه داشتن قرص ضد ادرار از هر کسی بر می آید.