جایی پر از اشیای قدیمی و تقریبا بدون استفاده، مکانی ساکت و آرام با دوربینهایی مداربسته که هر چند سال یک بار هم که به آن جا برویم هیچ تغییری نسبت به سالهای گذشته نمیکند. فقط و فقط اشیای آن با نظم و ترتیب خاصی کنار هم نشستهاند.
این تعریف بسیاری از کسانی است که حداقل یک بار بنا به هر دلیلی گذرشان به موزه افتاده است، اما آیا به راستی موزههای کشور ما چنین جایی هستند؟
۱۸ می مصادف با ۲۸ اردیبهشت روز جهانی موزه است و شورای بینالمللی موزه که زیر نظر یونسکو فعالیت میکند در بند سه و چهار اساسنامه خود موزه را این گونه تعریف میکند: «موزه مؤسسهای است دایمی و بدون هدف مادی که درهای آن به روی همگان باز است و در خدمت جامعه و پیشرفت آن فعالیت میکند. هدف موزهها، تحقیق در آثار و شواهد به جای مانده انسان و محیط زیست او، گردآوری آثار، حفظ و بهرهوری معنوی و ایجاد ارتباط بین این آثار و بویژه به نمایش گذاردن آنها به منظور بررسی و بهره معنوی است.»
طبق همین تعریفی که شورای بینالمللی موزه ارایه داده، موزههای ما با توجه به اینکه همه معتقدند ایران تمدنی چندین هزار ساله دارد چقدر توانسته بهره معنوی ایجاد کند؟ چقدر استاندارد هستند و توانستهاند برای مخاطبان خودشان جذاب و پویا باشند؟ تفکر موزهداری در کشور ما چگونه است و چه تعداد از متخصصان و کارشناسان دانشآموخته در زمینه موزهداری در موزههای ما فعالیت میکنند؟ آیا درهای موزهها در ایران به روی همه باز است؟
موزههای ما چه حرفی برای گفتن دارند؟
در این باره آرش نورآقایی، راهنمای گردشگری و جهانگردی به ایسنا، توضیح داد: با توجه به شعارهایی که "ایکوم" (کمیته جهانی موزهها) مشخص کرده است میتوان به موزهها از چندین جنبه نگاه کرد. گاهی اوقات موزهها جنبه هماهنگی اجتماعی دارند و گاهی اوقات اشیا روایتهایی را برای مخاطبانشان بیان میکنند.
او ادامه داد: در کشور ما موزهها تنوع زیادی ندارند. در خارج کشور، تنوع موزهها خیلی بیشتر از آن چیزی است که در کشور داریم اما الزامات ساخت موزه در همان چیزی که داریم رعایت نشده است.
این جهانگرد ادامه داد: ایران یکی از فرهنگها و تمدنهای قدیمی دنیا است و جزو 10 تمدن دنیای باستان به شمار میرود اما آیا ما در سطح تمدن کشورمان موزه داریم؟ آیا موزه ایران باستان ما که یکی از مهمترین موزههای ایران است حرفی برای گفتن دارد؟ اگر موزههایی که در کشور یونان است را با موزههای کشور خودمان مقایسه کنیم میبینیم که به عنوان مثال در شهر آتن فقط برای تاریخ و فرهنگشان جدای از دیگر مسایل چندین موزه وجود دارد که فقط به یک دوره تاریخ اختصاص داده شدهاند.
این راهنمای گردشگری خاطرنشان کرد: موزه آکروپولیک آتن آنقدر غنی است که 10 برابر موزهای است که ما در پرسپولیس داریم و کسانی که به آتن میروند حتما دیدن از موزه آکروپولیک را در برنامه خودشان قرار میدهند اما چه تعداد از گردشگران ما وقتی از تخت جمشید دیدن میکنند رغبت میکنند از پرسپولیس هم دیدن کنند؟ در حالی که پرسپولیس از لحاظ وسعت از آکروپولیک بزرگتر است و شاید حرفهای بیشتری هم برای گفتن داشته باشد.
نبود تفکر گردشگری در موزههای ایران
او تصریح کرد: متاسفانه موزههای کشور ما در شان کشورمان نیستند. در زمینه موزهداری، هم از نظر میراث فرهنگی و هم از نظر تخصص موزهداری مشکل داریم. در موزههای ما تفکر گردشگری وجود ندارد. در بسیاری از موزههای کشورهای پیشرفته وقتی از موزه خارج میشوید مسیر شما به مرکز خریدی منتهی میشود که اشیا موزه را در قالب وسایل سوغاتی به گردشگر میفروشند و نه تنها گردشگر چندین ساعت در موزه صرف میکند بلکه چند ساعت را هم در مرکز خرید و کتابفروشی موزه میگذراند.
نورآقایی افزود: در موزههای کشورهای پیشرفته دنیا کافیشاپهایی وجود دارد که گردشگر بتواند اوقاتش را در آنجا بگذارند. در حالی که موزه برای ما فقط رفتن و بیرون آمدن است و وقت گردشگر را به خودش اختصاص نمیدهد. همچنین موزههای ما هم از لحاظ گردشگری و هم از لحاظ چیدمان و علوم روزی که در موزهداری باید رعایت شود استاندارد نیستند. بخشی از موزه ملی ایران الان نزدیک به چند سال است که بسته است اما برای چه کسی اهمیت دارد؟ چه کسی درباره آن حرفی میزند؟ آیا همتی برای آن وجود دارد؟ فقط برای آن طرح نوشتند و بودجه گرفتند. یا به طور مثال در خوزستان اگر موزه شوش بسته شود مطمئن باشید هیچ کس اعتراض نمیکند!
موزههای ما منفعلاند
این جهانگرد خاطرنشان کرد: موزه شوش چقدر توانسته اشیای جدید اضافه کند و چقدر توانسته یک رویداد فرهنگی برای خودش تعریف کند؟ موزههای ما مکانهای منفعلی هستند که کارمند موزه از صبح در اتاقش مینشیند و بعد از وقت اداری هم موزه را ترک میکند. هیچ حرکت فعالی از درون موزهای ایران بیرون نمیآید.
او افزود: ایران کشوری است که تپههای باستانی فراوانی دارد و میتواند در این زمینه خیلی فعالیتها داشته باشد، هر چند که تنوع موزهها میتواند بسیار زیادتر از این باشد. من در سفرهای خودم موزههای زیادی را مشاهده کردهام. ما بسیار از ظرفیتهایمان را به موزه تبدیل نکردهایم. مثلا شما اگر به بلژیک بروید موزه کارتون میبینید.
وی گفت: موزههای ما خودشان نوعی جاذبه گردشگری هستند و گاهی اوقات نیاز نیست ما برویم و یک جاذبه جدید را تعریف کنیم. بسیار از سایتهای تاریخی ما باید سایت موزه داشته باشند. اگر شما به المپیای یونان بروید میبینید دارای سه موزه است که هر کدامشان به بخشی از تاریخ المپیا تعلق دارد. اما چند سایت باستانی ما موزه دارند؟ مثلا برای دیدن موزه چغازنبیل باید بروید هفت تپه اما آیا آن موزه در شان میراث جهانی ما هست؟
این راهنمای گردشگری تصریح کرد: در پاسارگاد ما موزه نداریم. بیستون ما موزه ندارد. ما حتی برای میراث جهانیمان موزه نداریم. ما 9 باغ ایرانی ثبت کردهایم اما چرا یک موزه برای آنها نداریم؟
به راحتی آنها را از ما میدزدند!
نورآقایی ادامه داد: حتی اگر از نگاه میراثی به داستان موزهها داشته باشیم باید قبول کنیم که شاید موزههای ما درآمدزا هم نباشند اما برای حفظ فرهنگ ما خیلی مهم هستند. همه موزههای دنیا درآمدزا نیستند ولی با فروش محصولات فرهنگی سعی میکنند تا حدودی درآمد داشته باشند. ما حتی در کشورمان برای بزرگانمان و اشخاصی چون فردوسی، مولانا و غیره موزه نداریم. برای همین هم به راحتی آنها را از ما میدزدند.
موزههای ما از نظر آثار در دنیا برترند
همچنین محمدرضا کارگر، استاد دانشگاه و رییس سابق موزه ملی ایران، توضیح داد: موزههای ما از نظر آثار و اشیایی که در آنها به نمایش درمیآید نسبت به کشورهای پیشرفته و توسعه یافته موزههای برتری هستند چراکه ایران از نظر باستانشناسی کشوری غنی است و آثاری که در موزهها به نمایش درمیآید اکثریت قریب به اتفاق از حفاریهای علمی به دست آمدهاند و دارای شناسنامههای علمی هستند، بنابراین برای پژوهشگران و محققان میتوانند مدارکی متقن باشند و تمدن ایران را به صورت کامل معرفی کنند.
او ادامه داد: در بسیاری از کشورها، جز آثاری که مربوط به هنر و تمدن خودشان هست، در مابقی موزههایشان آثاری وجود دارد که چیدمان کاملی از یک تمدن ندارند و جسته و گریخته اشیایی را از کشورهای مختلف آوردهاند و همچنین آثارشان فاقد شناسنامه علمی است و از کاوشهایی که علمی نبوده کشف شدهاند. به جرات میتوان گفت از نظر شیوه معرفی، ساختار معماری کشورهای دیگر از ما جلوتر هستند و از نظر کمیت هم تعداد آنها نسبت به جمعیتشان بیشتر از ماست و ما در این زمینه کمبود داریم.
موزههای ما محدود هستند
او گفت: موزههای کشورهای دیگری نسبت به کشور ما خیلی متنوعتر هستند ولی موزههای ما محدودتر هستند. در ایران موضوعات متنوعتر در حال اضافه شدن به موزههاست که این جای خوشحالی دارد. به طور کلی به لحاظ استاندارد و تجاربی که در امر موزهداری هست میتوان گفت موزههای ما جای کار دارند که باید توجه جدی به آنها شود.
کارگر ادامه داد: اگر به حجم توریستهایی که به فرانسه میروند توجه کنیم میبینیم که 60 میلیون توریست دارد. در حالی که جمعیت توریستی ایران شاید 2 تا سه میلیون نفر باشد. یعنی اگر امروز از موزه لوور فرانسه 25 تا 30 هزار نفر بازدید کنند مطمئن باشید که 22 هزار نفر آن غیرفرانسوی هستند. این مسایل باید مورد توجه قرار گیرند. همچنین باید فرهنگ موزه دیدن ما نیز تغییر کند. البته این تغییر در حال بوجود آمدن است. اگر به آمار توجه کنیم متوجه میشویم که در ایام نوروز روزی 8000 نفر از کاخ گلستان دیدن میکردند در حالی که این اتفاق قبلا رخ نمیداد.
وضعیت موزههای خوزستان از صفر هم پایینتر است
همچنین در این باره ندا عزیزیه، کارشناس موزه و موزهداری، اظهار کرد: وضعیت موزههای استان حتی از صفر هم پایینتر است. در واقع موزه استاندارد در استان نداریم و با موزههایی مانند موزه هفتتپه شوش نیز برخورد حرفهای نمیشود چراکه پرسنل آنجا حرفهای نیستند و صرفا موزهها مکانهایی هستند که اشیایی دارند و از آن اشیا نگهداری میشود.
او با بیان اینکه سیستم دولتی ما مشکل دارد توضیح داد: وقتی سیستم طوری طراحی شده است که امکان خلاقیت را از طراح میگیرد همین میشود که اشیایی را جمعآوری میکنند و به یک مکان میبرند و اسم آن را موزه میگذارند و در نتیجه هیچ اتفاق حرفهای نمیافتد و پژوهش و مطالعات انجام نمیشود.
موزهدار یا امیر الاموال؟
این کارشناس موزه بیان کرد: موزه خودش یک سازمان است و چارت اداری دارد و باید کسانی با تخصصهای مختلف در موزهها اقدام به فعالیت کنند اما تا زمانی که افراد نامتخصص در موزهها حضور دارند، آنها فقط امیر الاموال موزهها هستند و برای همین موزههای ما همیشه ساکت و آرام و بدون کارکرد هستند.
او تاکید کرد: برای اینکه موزههای ما حرفهای شوند و کارکردی داشته باشند باید تفکرمان را عوض کنیم و زیرساخت فرهنگی برای آن ایجاد کنیم.
عزیزیه با بیان اینکه موزه نهادی است که اتفاقات فرهنگی را میتواند در دل خودش رقم بزند، گفت: وقتی میگوییم علم باید توسعه پیدا کند برای توسعه آن مدرسه میسازیم و مراکزی ایجاد میکنیم تا علم توسعه بیابد. برای توسعه فرهنگی نیز ما نیاز به جایی مثل موزه داریم. در بسیاری از موزههای دنیا موزه نقش هسته فرهنگی شهر را بازی میکند.
چنین جایی اصلا موزه نیست!
او تصریح کرد: میراث فرهنگی مکانی را به نام موزه احداث و آن را به حال خودش رها میکند، در حالی که موزه باید در طول زمان کار کند و کارکرد داشته باشد تا خودش را ارتقا بدهد. سیستم احداث موزه در کشور ما باید تغییر کند. یک موزه باید با برنامهریزی شکل بگیرد و برنامهریزی بلند مدت و کوتاه مدت داشته باشد، نه اینکه فقط مکانی را بنا و اشیایی را در آن رها کرد و اسم آن را موزه گذاشت. این تفکر باید عوض شود چراکه چنین جایی اصلا موزه نیست.
این کارشناس موزه توضیح داد: موزهها باید براساس نقشه چیدمان شوند. اشیا باید براساس رابطه در کنار هم قرار بگیرند. همچنین مخاطب وقتی وارد موزه میشود باید بداند که اول قرار است چه چیزی را ببیند. همه این موضوعات باید در علم موزهداری ما بوجود آید.
موزههایی که فقط خاک میخورند
او گفت: موزهداران متخصص و مردمشناس باید در موزه حضور یابند و هسته فعالیت را در این زمینه تشکیل دهند. محتوای درون موزه را وارد جامعه کنند به طوری که برای جامعه موثر باشد. همچنین با برگزاری برنامههای مختلف مردم را به موزه بکشانند و سعی کنند با توجه به هدف موزه فرهنگسازی کنند.
او گفت: در حال حاضر نتیجه نبود تفکر و علم موزهداری در شهری مثل اهواز موزه هنرهای معاصر میشود که بلااستفاده مانده است یا موزههای شهرهای دیگر ما بدون کارکرد فقط وجود دارند و خاک میخورند.
... و اما موزههای استان خوزستان
عاطفه رشنویی، معاون میراث فرهنگی خوزستان، با اشاره به موزهای استان خاطرنشان کرد: یک موزه در آبادان داریم که این موزه 80 سال پیش ساخته شده است و بنای آن اثری تاریخی است. امسال طرح محتوایی و طرح معماری داخلی آن برای استانداردسازی بازنگری شده و قرار است در سال جاری تامین اعتبار شود.
او ادامه داد: موزه مسجدسلیمان هم ایراداتی در زمینه رده حفاظت داشت که کاملا برطرف شده و در حال تهیه طرح محتوایی برای مرتب کردن موزه باستانشناسی در موزه مسجدسلیمان هستیم. امیدواریم این طرح تا پایان سال 94 به تحقق بپیوندد.
رشنویی گفت: موزه کرناسیون دزفول هم بازسازی میشود و محتوای آن تغییر مییابد. برای بهبهان هم طرح محتوایی و طرح معماری در دست تهیه است تا موزه بهبهان که سالها است تعطیل شده در سال 94 آغاز به کار کند.
معاون میراث فرهنگی خوزستان افزود: برای شوشتر هم خبرهای خوبی در راه است. مکانیابی صورت گرفته است و جایی را در نظر گرفتهایم که در اختیار سازمان میراث فرهنگی قرار گیرد و ما در آنجا ساختمانی که در خور موزه شوشتر باشد را احداث میکنیم تا موزه مناسبی برای این شهرستان داشته باشیم.
رشنویی خاطرنشان کرد: در شهرستان کارون نیز به واسطه موقعیت و حالت باراندازی که دارد و همجواری آن با اهواز موقعیت خوبی برای جذب گردشگر دارد. با رایزنیهای که شده زمینی را در کنار رودخانه کارون با مساحت پنج هکتار برای راهاندازی موزه بزرگ مردمشناسی در آن منطقه در نظر گرفته شده که میتواند برای معرفی فرهنگ و قومیتهای استان موثر واقع شود.
او خاطرنشان کرد: برای اهواز از سالها پیش موزهای در پارک جزیره مصوب شده بود که دو سال توسط سازمان میراث فرهنگی تامین اعتبار شد و کارهایی نیز صورت گرفت و تقریبا ساختمان آن 80 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است. درباره این موزه هم خبرهای خوبی در راه است.
معاون میراث فرهنگی خوزستان درباره موزههای خصوصی تصریح کرد: فعلا سه گنجینهدار برای اخذ مجوز گنجینهداری به ما مراجعه کردهاند که باید شرایط ویژهشان بررسی شود و به تایید میراث فرهنگی برسد تا مجوز گنجینهداری برای آنها صادر شود. آنها وقتی مجوز گرفتند میتوانند تقاضای تاسیس موزه خصوصی کنند، سپس سازمان، تسهیلاتی را در اختیار آنها قرار میدهد اما خودشان باید طرح محتوایی تهیه کنند و مکان را خودشان مشخص کنند. البته اگر سازمان مکانی داشته باشد آن را به صورت تفاهمنامهای یا اجارهای میتواند در اختیار آنها قرار دهد.
او ادامه داد: متاسفانه استخدام برای موزهها نداریم ولی چارتمان از نظر موزهداری کمبودهایی دارد. سازمان مرکزی قول داده است که چارت را مورد بررسی قرار دهد و مشکلات آن را برطرف کند تا موزههای ما دارای مدیر موزه تحصیلکرده و موزهدارانی باشد که بتوانند خدمات موزه را به خوبی ارایه دهند.
رشنویی خاطرنشان کرد: خوزستان مرکز تمدن در دنیا است و اگر بخواهیم با این ظرفیت نسبت موزههایمان را بسنجیم در هیچ کجا قرار نداریم، اما اگر بخواهیم حرکت و تحولی که در آن آغاز شده است را مد نظر قرار دهیم میتوان به آن امیدوار بود. در حال حاضر جایگاه موزه در استان خوزستان به اندازهای نیست که در خور شأن و شخصیت استان باشد.