روستای تاریخی «میمند» که چند روز پیش در اجلاس جهانی یونسکو به ثبت جهانی رسید، تنها یک اثر باستانی برای دیدن نیست. حضور در میمند، این شانس را به هر بازدیدکنندهای میدهد که در اتاقکهای خاصی اتراق کند که از چند هزار سال پیش، محل تولد، زندگی و وفات نسلهای متعدد از ساکنان این سرزمین بودهاند.
به گزارش ایسنا، میمند با قدمت چندهزارساله، از اقامتگاههای اولیهی انسانهای ساکن در ناحیهی مرکزی ایران بوده است که بهشکلی بدوی و برای در امان ماندن از شرایط جوی و نیز حیوانات وحشی، دل صخرهها را میکند و برای خود و خانوادهاش اتاقکهایی درست میکرد که هماکنون نیز رگههایی از حیات در آنها جریان دارد.
این روستای تاریخی که از چند سال پیش در رسانهها بیشتر به آن پرداخته شد، درواقع تشکیل شده از دستکندهایی که حاصل غلبهی تیشه بر سنگ بودهاند و علاوه بر در نظر گرفتن کمد و تاقچههای سنگی حجاری شده، فضای داخلی آنها تحت دودهی آتش قرار می گرفته تا علاوه بر جلوگیری از نفوذ حشرات و خزندگان موزی، از فرسایش تدریخی لایههای داخلی سنگ نیز تحت مجاورت اکسیژن هوا، جلوگیری شود.
بشری که از این ترفند برای زندگی استفاده میکرد، علاوه بر آنکه تحمل آفتاب گرم تابستان و هوای سرد و برفآلود زمستان برایش راحت میشد، از فرزندان و خانوادهی خود در برابر حیوانهایی چون پلنگ، محافظت میکرد.
این روند تا چند سال پیش به شکل طبیعی و نسل اندر نسل جریان داشت؛ تا جاییکه هماکنون در میمند، هم آتشکدهای که به موزه تبدیل شده وجود دارد، هم مسجد و حسینیه. اما از چند سال پیش، روند کوچ از میمند مانند همهی روستاهای ایران جریان یافت و اکنون بیشتر وارثان دستکندهای روستا، در شهرهای اطراف زندگی میکنند؛ هرچند برخی از بزرگترهای آنها در فصلهای گردشگرپذیر، به روستای آباء و اجدادی خود مراجعت می کنند تا از طریق ارایهی محصولات محلی و نیز میزبانی از گردشگران، درآمدی بهدست آورند.
برای رسیدن به میمند، دو مسیر مشخص وجود دارد؛ یکی اینکه از طریق کرمان، پس از گذشتن از مس سرچشمه، از طریق شهر بابک به سمت روستا که در 40 کیلومتری شمال این شهر قرار دارد عزیمت کنید، دیگر راه، بین دو شهر رفسنجان و انار، بهشکل یک راه فرعی آسفالتهی 100 کیلومتری وجود دارد که میتوان گفت، مسیری زیبا اما در برخی نقاط، لازمالاحتیاط است. بویژه آنکه رانندگی در شب این جاده، بهدلیل برخی پیچهای کوهستانی و در فقدان علایم هشداردهنده و گاردریلها، کمی دور از احتیاط بهنظر میرسد. با این اوصاف، پس از گذشتن از چند روستای کوهستانی، به محوطهای میرسید که پیش و بیش از هرچیز، شکل آن توجه هر بینندهای، بویژه هر ناآشنا و تازهواردی را به خود جلب میکند. از همین روست که از چند سال پیش، تصمیم بر آن شد که منظر این روستای تاریخی، در فهرست جهانی یونسکو به ثبت برسد.
در سیوهفتمین اجلاس میراث جهانی ملموس که دو سال پیش در آسیای شرقی برگزار
شد، ایران پروندهی «منظر فرهنگی - تاریخی میمند» را بهعنوان اثر طبیعی
در آخرین لحظهها برای ثبت جهانی ارایه کرد، اما با مخالفت تعدادی از
کشورها روبهرو شد که دلیل آن را ابهام در برخی موارد این پرونده، بخصوص
کوچ عشایر و ناقص بودن اطلاعات آن مطرح کردند. به همین دلیل اعلام شد، در
صورتی که ایران بتواند تا دوماه پس از پایان یافتن اجلاس، موارد مبهم را
برطرف و پرونده را به یونسکو بفرستد، این پرونده در سیوهشتمین اجلاس
یونسکو (2014 میلادی) بدون در نظر گرفتن هیچ سهمیهای از سوی ایران، در
فهرست میراث جهانی به ثبت میرسد. این در حالی است که دوباره اعلام شد
جهانی شدن میمند باز هم عقب افتاده و این پرونده در سال 2015 بررسی میشود،
چون تا مهلت تعیینشده، فقط مقدمات مطالعات مربوط به آن انجام شده است.
درنهایت، چند روز پیش در سیونهمین اجلاس میراث فرهنگی یونسکو در آلمان، پروندهی محوطهی باستانی «شوش» و همچنین منظر فرهنگی «میمند» مورد بررسی قرار گرفت و با اکثریت آراء، این دو محوطهی باستانی بهعنوان هجدهمین و نوزدهمین اثر جهانی ایران در فهرست یونسکو به ثبت رسیدند.
هماکنون بخشهایی قدیمی از این سکونتگاه، کاملا متروکه است اما بخشهایی
که تا چند سال پیش خانوادهها در آن زندگی میکردند، علاوه بر تملک شخصی،
امکانهایی چون رستوران دستکند و مهمانسرا را هم برای بازدیدکنندگان،
فراهم دارد. علاوه بر دستکندهایی که توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری
به این امر اختصاص یافته، برخی از دستکندهای تحت تملک اشخاص نیز زیر نظر
همین سازمان، با بهای مناسب و امکانات اولیه، یک شب اقامت در سکونتگاههای
چندهزار ساله را به گردشگران اعطا میکنند.
خوابیدن در حفرههایی که
بهمدت چند سال، محل میلاد و ممات نفوس مختلفی بودهاند، حس عجیبی را
بهوجود میآورد که شاید از شب تا صبح، شما را چند بار با این حالت بیدار
کند که انگار چیزی از روی شما میپرد و در حجم اتاقک، سرگردان است؛ شاید
ارواح انسانهایی که بهمدت چند هزار سال، زیر این سقفهای حجاری شده،
احساس مالکیت داشتهاند و اکنون معلوم نیست از آمدن میهمانهای ناخوانده،
مسرورند، یا مغموم و معترض!؟