۱۵ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۱۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۰۷۵۸۹
تعداد نظرات: ۱۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۱ - ۳۰-۰۴-۱۳۹۷
کد ۴۰۷۵۸۹
انتشار: ۱۲:۳۱ - ۳۰-۰۴-۱۳۹۷
سواد زندگی (18)

آغاز تفکر انتقادی در همسران و راه های کاربردی برای ادامه عشق مشترک

وظیفه استراتژیک این مدارها تبدیل "شور و هیجان" اول زندگی مشترک به "ثبات دوستانه و آرامش دائمی" است.

عصر ایران؛ سواد زندگی - در بحث "عشق و شکست عشقی از نظر علمی" گفتیم که بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک همسران، بخش هایی از مغز که عهده دار تفکر انتقادی هستند، فعالیت خود را از سر می گیرند و بخش های مربوط به شیفتگی مطلق، رفته رفته رو به خاموشی می گذارند.

این واقعیت مغزی ممکن است برای ما نگران کننده باشد و احساس کنیم که به واسطه یک فعل و انفعال مغزی، زندگی مشترک مان در خطر است.
البته این خطر جدی است. بررسی طلاق ها نشان می دهد که اکثر آنها در سال های نخست زندگی مشترک به وقوع پیوسته اند. یعنی درست در زمانی که مغز تفکر انتقادی اش را درباره همسری که تا دیروز محبوبه ای بی نقص بود آغاز کرده است.

آغاز تفکر انتقادی در همسران و راه های کاربردی برای ادامه عشق مشترک
قبل از ادامه بحث، این جمله مهم و کلیدی که در همه درس های مربوط به شناخت شخصیت کاربرد دارد ، را به یاد بسپارید:
"اگر کارکردهای مغز را بشناسیم می توانیم رفتارهای ارادی و آگاهانه تری داشته باشیم و از قید پیش فرض های مغز رهایی یابیم."

فراموش نکنیم ما صرفاً یاد نمی گیریم که یاد گرفته باشیم بلکه یاد می گیریم که بتوانیم بر مغزمان مسلط شویم و اراده خودمان را بر آن تحمیل کنیم نه این که مغز ما را به هر جایی که می خواهد بکشاند.

بنابر این، وقتی تفکر انتقادی مان راه افتاد، باید به خودمان نهیب بزنیم که این فرد، همان فردی است که دو سال است با عشق در کنارش زندگی می کنم و این اشکالاتی که الان می بینم ، در تمام دو سال گذشته نیز با او بوده است و ما با همین اشکالات توانسته ایم زندگی عاشقانه ای با هم داشته باشیم و از این به بعد هم می توانیم.

خبر خوب این است که اگر مشکل خاصی در زندگی زوج ها نباشد، با خاموش شدن مدارهای لذت و پاداش که محرک های طبیعی عشق هستند، مدارهای دیگری در مغز روشن می شوند که دانشمندان به آنها مدارهای "تعلق و دلبستگی" می گویند. وظیفه استراتژیک این مدارها تبدیل "شور و هیجان" اول زندگی مشترک به "ثبات دوستانه و آرامش دائمی" است.

این وضعیت مقدمه ای بسیار ضروری برای بچه دار شدن است چون اگر زن و شوهر در اوج احساسات و هیجانات عاشقانه بچه دار شوند، یا باید از هیجانات عاشقانه اول زندگی صرف نظر کنند و به بچه برسند و یا نوزاد قربانی توجه بیش از حد آنها به یکدیگر خواهد بود.
از این رو ، توصیه می شود که بچه دار شدن زوج های جوان به مرحله ای موکول شود که مدارهای تعلق به کار افتاده اند و زندگی تثبیت شده است.

راه های مهمی وجود دارد تا آن زندگی عاشقانه اوایل ازدواج در مراحل بعد از تفکر انتقادی هم ادامه یابد. یعنی هم عشق باشد و هم ثبات زندگی.

اشتباه بزرگ خیلی از زنان و مردان این است که فکر می کنند رابطه جنسی الزاماً با بالا رفتن سن و دور شدن از سال  های اول زندگی مشترک، کم رنگ می شود. بله! کهنسالی الزامات خاص خود را دارد ولی زوجی که از نظر جسمی مشکلی ندارند، باید برنامه ای مداوم برای رابطه جنسی لذتبخش با یکدیگر داشته باشند.

فعال شدن مدارهای تعلق، هر چند زندگی مشترک را ثبات می دهد ولی اگر مدیریت نشود، ممکن است بعد از مدتی همسران را تبدیل به دو دوست یا دو هم اتاقی کند که هر چند همدیگر را دوست دارند ولی فقط عادت کرده اند با یکدیگر زندگی کنند.

رابطه مستمر جنسی بین همسران یک شاه کلید برای جلوگیری از این وضعیت کسل کننده است. رابطه جنسی در مغز زنان، اکسی توسین دوست داشتنی را فعال می کند که باعث تقویت عشق زن به مرد می شود و در مغز مردان، "وازوپرسین" را آزاد می کند که باعث می شود مرد بر روی همسر خود متمرکز شود و به او دلبسته شود.

بنابر این، به همسر خود که ای بسا مدت هاست با او رابطه جنسی ندارید، بی هیچ ابایی پیشنهاد یک خلوت عاشقانه بدهید و اگر مقدماتش را فراهم کرده باشید، او نیز موافقت خواهد کرد.

یکی از کارهای ساده ای که خیلی  از زوج ها از آن غفلت می کنند، نوازش کردن است. نوازش می تواند به رابطه جنسی هم ختم شود ولی به تنهایی هم بسیار بسیار بیش از آنچه تصورش را می کنید اثر بخش است. نوازش اگر با تماس چشمی همراه  باشد، اثر مثبت بیشتری دارد چرا که هم نوازش و هم نگاه محبت آمیز و هم بوسه، باعث آزاد شدن اکسی توسین می شود.
اکسی توسین هم باعث آزاد شدن دوپامین می شود و زندگی صمیمی تر و عاشقانه تر می شود.(یادتان می آید که گفتیم در ابتدای دوره عاشقی چه حجم زیادی اکسی توسین و دوپامین آزاد می شود؟ الان هم اکسی توسین و دوپامین آزاد کنید.)

نکته مهم این است که نوازش، باید بعد از رابطه جنسی هم انجام شود. اگر نوازش مستمر و روزانه باشد (نه الزاماً رابطه جنسی)، سطح اکسی توسین در فرد ثابت می ماند ولی اگر مداوم نباشد، سطح اکسی توسین پایین می آید. جالب اینجاست که مردان برای این که سطح اکسی توسین شان ثابت بماند، تا 3 برابر بیش از زنان نیازمند نوازش اند ولی این نکته را معمولاً کسی نمی داند و فکر می کنند که این فقط مرد است که باید همسر خود را نوازش کند حال آن که مرد نیز محتاج نوازش همسرش هست و حتی بیش از او.

نکته بعدی، حفظ زیبایی ظاهری است. یادتان می آید که در دوران نامزدی برای دیدار نامزد خود چقدر به چهره و لباس تان اهمیت می دادید؟ آیا با گذشت سال ها از زندگی مشترک، باز هم چنین است؟ متأسفانه اغلب اینگونه نیست.  به ویژه برای مردان ، آراستگی و زیبایی همسرانشان در هنگام ملاقات با آنها، اهمیت بیشتری دارد. علت علمی اش این است که تصویر برداری ازمغز مردان عاشق نشان می دهد که در مغز آنها، مدارهای بصری فعال تر است و لذا مردان بیش از زنان به قیافه و لباس طرف مقابل اهمیت می دهند.
تصویر برداری از مغز زنان هم حاکی از آن است که در مغز آنها، مدارهای مرتبط با عواطف و حافظه و خاطره فعال تر است و رنگی می شود.

بنابراین تجدید خاطرات ، مانند نگاه کردن به فیلم های قدیمی از جمله فیلم عروسی، آلبوم عکس ها ، رفتن به جاهایی که زوج ها در اوایل نامزدی به آنجاها می رفتند مانند کافه ای که در آن برای اولین بار همدیگر را دیدند، خانه قدیمی که در آن مراسم خواستگاری انجام شد، دفتر ازدواجی که در آنجا عقد کردند، مغازه ای که از آن لباس عروس وکت و شلوار دامادی خریدند، تالاری که در آن عروسی گرفتند، رستوران های که با هم می رفتند ، نیمکتی که در پارک روی آن می نشستند و ساعت ها با هم حرف می زدند و ... نیز می تواند به زوج ها و به ویژه به زنان  کمک کند تا بر مغز منتقد خود غلبه کنند و زندگی عاشقانه و توأم با ثبات داشته باشند.

اگر بدانید که مغز انسان تمایل به تنبلی دارد و ترجیح می دهد با ریتم هورمون ها حرکت کند و خلاقیتی از خود بروز ندهد، این گونه ساده تسلیم اش نمی شوید و می کوشید با شناسایی عملکردهای طبیعی اش، مغز را در مسیری که خودتان می خواهید قرار دهید.

تمرین:
چه راه های دیگری را برای تداوم زندگی عاشقانه بعد از فعال شدن مدارهای تفکر انتقادی در مغز همسران، پیشنهاد می کنید؟ همچنین اگر تجربه ای از خودتان یا دیگران دارید، برای پیشبرد بحث بگویید.

*این مطلب توسط جعفر محمدی نوشته شده است.

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱۱
در انتظار بررسی: ۵
غیر قابل انتشار: ۴
خویی
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۴۳ - ۱۳۹۷/۰۴/۳۰
0
10
بنده بعد از 35 سال زندگی مشترک به این نتیجه رسیده ام که هر یک از زوجین که استانه تحمل ومنطق بیشتری دارد باید کمی از حق خود بگذرد تا زندگی روال عادی داشته باشد البته این از حق گذشتن نباید زمینه سواستفاده طرف مقابل بشود
ناشناس
United Arab Emirates
۱۲:۵۸ - ۱۳۹۷/۰۴/۳۰
0
2
عصر ایران خوندن این مطلب رو به یکی مثل ابراهیم فیاض پیشنهاد کن.....
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۱۱ - ۱۳۹۷/۰۴/۳۰
0
5
اکثر زوج ها نمی توانند با هم صحبت کنند واین مساله ناثیر گذاری در اختلافات است.نحوه سحن گفتن و گوش دادن مساله بسیار مهمی است. که نادیده گرفته می شود.
مصطفی
United States of America
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۷/۰۴/۳۰
0
4
بهترین و مناثرترین راه برای داشتن زندگی موفق سازگاری بالا با شرایط هست . بطوریکه اگر یکی از زوجین دارای قدرت سازگاری هست باید از این قدرت استفاده نماید چنانچه زندگی اش را دوست دارد. مساله دیگر قدردانستن یکدیگر و عشق بازی با یکدیگر
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۴۲ - ۱۳۹۷/۰۴/۳۰
0
1
رابطه جنسی فعال با همسر به عوامل جنسی و جسمی بستگی دارد " زدست دیده و دل هردو فریاد که هرچه دیده بیند دل کند یاد" بر هیچکس پوشیده نیست زوج هایی که از اول زندگی خود بواسطه ارضاع جنسی ( عواملی که باعث ارضاع جنسی می شود اکثرامی دانیم) از همدیگر زندگی را شروع کرده اند تا زمان پیری این امر ادامه دارد و زوج های موفقی هستند که حتی با نگاه کردن به این زوج ها می توان آنها را از سایر زو جها تشخیص داد لذا همانگونه که قیافه افراد بشر متفاوت است این رابطه ها نیز متفاوت خواهد بود و نسخه ای شاید نتوان بر آن پیچید این یک نظر بود نظر شما چیست؟
ناشناس
United States of America
۱۳:۵۵ - ۱۳۹۷/۰۴/۳۰
3
4
تجدید خاطرات برای من یعنی مرگ رابطه. یادآوری روزهای بد دوران عقد, زخم زبونهای مادر شوهر و جاریهام. پول هایی که نداشتیم خرج کنیم. تالار عروسی و غیره که مورد پسندم نبود و... من سالها زحمت کشیده ام اینا رو فراموش کنم
ناشناس
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۱۴:۰۰ - ۱۳۹۷/۰۴/۳۰
0
1
ناشناس ۱۳:۴۲ کتاب آیا تو نیمه گمشده ام هستی رو بخونید. مثالی در مورد حرف شما داره. درسته که نیاز جنسی و ارضا اون عامل خیلی مهمی است ولی اگه عوامل دیگه نباشه یک روز طرف متوجه میشه که زندگیشو ی جورایی هدر داده. هرچند برخی از زندگی فقط ب همین مورد نیاز دارن و همه مسایل حل میشه
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۳۳ - ۱۳۹۷/۰۴/۳۰
0
1
درست زندگی کردن مستلزم داشتن علم و تخصص است ( مثل تخصص در پزشکی و مهندسی و ... ) اگر این دانش را یاد بگیریم می توانیم ادعا کنیم که زندگی درستی داریم در ضمن قابل ذکر است که میزان درجه داشتن یک زندگی درست با ارزیابی بر اساس یک مرجع استاندارد روشن می شود.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۵۳ - ۱۳۹۷/۰۴/۳۰
0
1
به نظر من نویسنده سعی کرده با اطلاعات علمی و راونشاسی که داشته سعی کرده زوج ها رو به هر طریقی به هم نزدیک کنه . حالا این ماهستیم که از دید خودمون مسائل زندگی مشترک رو تحلیل کنیم و با پر رنگ کردن نکات مثبت زندگیمون بهش حس و گرما بدیم . قطعا بقول دوستمون اگه بنونیم قدرت سازگاریمون رو بالا ببریم مطمئنا در عشق بازی با همسرمون موفق خواهیم بود.
دندانپزشک
Germany
۱۹:۵۷ - ۱۳۹۷/۰۴/۳۰
0
1
ضمن قدردانی از زحمات جناب محمدی که سعی میکند با این نوشته های سریالی یافته های علم پزشکی را آنهم در یک جامعه مذهبی مثل ایران یواش یواش جا بیاندازد تا مردم با کمک علم و دانش زندگی بهتری با صلح و صفا و رفاه و آسایش داشته باشند. ولی جناب محمدی با شناختن شیوه فعالیت دو تا هورمون یا طرز کار مغز آدمی مشکلات بین انسانی حل بشو نیست چونکه روابط ناهنجار اقتصادی حاکمه بر جامعه تاثیر تخریبی خودش را هم در روابط زن و شوهر دارد یا نه به نظر شما؟ اگر مرد خانه توانائی برآوردن نیازهای مادی زندگی خانواده را نداشته باشد حرف از عشق زدن و نوازش کردن و نزدیکی جنسی و غیره کمتر تاثیر گذار است چونکه روابط حتی زن و شوهر تا حدودی یک نوع تجارت و نوعی معامله بین دو طرف است و بده و بستان و نقش عشق و عاشقی را خیلی نباید مهم دانست چونکه انسان در وهله اول یک موجود مادی است و نیازهای مادی اش اول باید برطرف بشود و بعدش دنبال مسائل دیگر میرود. برای شما از تجربه خوبی بگویم. یک علت عدم تفاهم زن و شوهر اغلب با یکدیگر سر مسائل مورد اختلاف حرف نزدن است. دوستی خواست از زنش جدا شود، پرسیدم چرا؟ گفت تو فقط از روابط ما ظاهر خوب را دیدی ولی اختلافات درونی ما زیاد است و ما تا میخواهیم با هم حرف بزنیم دعوا میکنیم. رفتم به دیدارشان و گفتم برو دو صفحه کاغد سفید با قلم بیاور یکی برای تو یکی برای زنت. بعد گفتم ... بقیه در ادامه
دندانپزشک
Germany
۱۹:۵۷ - ۱۳۹۷/۰۴/۳۰
0
2
کاغذ را از وسط به دو نیمه تقسیم کنید. سمت راست را تیتر بزنید نکات مثبت در شخصیت شوهرم و در سمت چپ همه نکات منفی در او. همینطور برای شوهر که همه نکات مثبت زنش را در یک طرف و همه نکاتی منفی که او در زنش میبیند یا او را می آزارد در سمت دیگر مقابلش.به هر نکته مثبت یک نمره از بین یک تا بیست بدهید به درجه اهمیتش و به نکات منفی هم منهای یک تا بیست به درجه اهمیتش. هر یک رفتند در اطاقی و بعد از چند ساعت لازم که کار نوشتن شان رک و راست در باره یکدیگر تمام که شد آمدند در اطاق پذیرائی و گفتم حالا کاغذ نوشته خودتان را به یکدیگر بدهید و در سکوت کامل بخوانید که هریک از شما دوتا چه نظری در باره دیگری در یکسری زمینه ها دارد مثلا مرد گله میکند که زنم به اندازه کافی نیازهای جنسی مرا برآورده نمیکند و غیره موارد اختلافات دیگر که همگی روی کاغذ آورده میشود تا زن و شوهر شناخت بهتری از هم پیدا بکنند.بعد نمره های داده شده را جمع بندی کنند اگر میبینند که نمره نکات مثبت در طرف مقابل خیلی بالاتر از آنست که فکر میکردند یا قبلا نمی دیدند ولی حالا بفکر فرو رفته و سعی بکنند چند نکته منفی طرف مقابل را که تا حالا بر سر زبان نیاوردند هم برطرف بکنند. ولی اگر دیدند که اختلافات روی کاغذ آورده شده زیاد است و شاید نیاز به یک مشورت با کارشناس باشد. بعد از این کار دوستم و خانومش با شناخت بهتر از یکدیگر رابطه خوبی دارند!