عصرایران؛ رضا غبیشاوی - براساس آمار "کلادفلر" اکثر وب سایت های پربازدید جهان در ایران در دسترس نیستند. آنهایی هم که قابل دسترسی اند و فیلتر نیستند به دلایل مختلف از جمله تحریم ها و ... به ایرانی ها خدمات نمی دهند. مثلا گوگل فیلتر نیست اما به دلیل تحریم نمی توانیم از خدمات مالی و برنامه های پولی آن استفاده کنیم. وضعیت پربازدیدترین شبکه های اجتماعی و پیام رسان های جهان هم مشابه است.
این آمار به راستی خجالت آور است و مایه افتخار نیست. هیچ مسوول ایرانی نمی تواند با سربلندی وافتخار در داخل یا خارج چنین آماری را اعلام کند و آن را نشانه خوبی بداند. آیا واقعا مسوولان نمی خواهند تغییری در این وضعیت ایجاد کنند؟ آیا از تبعات منفی این وضعیت بر کشور و جامعه اطلاع دارند؟ آیا قرار است تا همیشه در این وضع بمانیم؟
آیا قرار است تا ابد مردم برای استفاده از ساده ترین برنامه ها و سایت های اینترنتی درگیر فیلترشکن و VPN باشند؟ آیا قرار است مردم حسرت اینترنت راحت و بدون فیلتر کشورهای همسایه را هم داشته باشند؟ آیا قرار است در سفر خارجی، از دیدن اینترنت بدون فیلتر هم ذوق کنیم؟ تا کی قرار است به چنین وضعی ادامه بدهیم؟ اگر این شرایط خوب است آن را با افتخار و صدای بلند اعلام و دفاع کنید و اگر نه برای حل مشکل گامی بردارید. چون شیر اینترنت در دست مسوولان پرافتخار است قرار نیست همیشه آن را بسته نگه دارند.
عقب ماندگی، بد است و پیشرفت، خوب. این دو بدیهی اند و درباره آنها بحث و جدلی نیست. ممنوعیت و محدودیت برای اینترنت عادی در وضعیت فعلی، عین تحمیل عقب ماندگی و منع پیشرفت است. منع مردم از دسترسی موثر به اینترنت و برنامه های پرمخاطب آن، مصداق واقعی سوق دادن مردم و کشور و مسوولان به سمت عقب ماندگی است. نمی توان از پیشرفت سخن گفت و یکی از بزرگترین موانع در برابر آن را حفظ کرد.
عقب ماندگی و پیشرفت را می توان با وضعیت کمی و کیفی استفاده از ابرازهای ارتباطی مقایسه کرد.
آنچه از عقب ماندگی و پیشرفت و توسعه در تاریخ معاصر ایران قابل ذکر است با آزادی و محدودیت و ممنوعیت ابزارهای ارتباطی و آگاهی ارتباط مستقیم دارد.
تاخیر در ورود و سپس محدودیت و ممنوعیت در برابر دستگاه چاپ، کتاب، مطبوعات، رادیو و تلویزیون و ... همگی ردپای پررنگی در تاریخ عقب ماندگی و پیشرفت این جامعه دارند. ردپایی که شاید متعلق به گذشته باشد اما هنوز می توان اثر آن را در ذهن و زندگی مردم و مسوولان دنبال کرد.
از تاخیر 400 ساله ورود چاپ به ایران تا ممنوعیت امروزی ورود بهروزترین گوشی آیفون به کشور همگی در یک مسیر قرار دارند. از ممنوعیت خنده دار فکس و ویدئو و ماهواره در گذشته تا منع کنونی راه اندازی شبکه های رادیوتلویزیونی خصوصی، همه در یک قاب هستند.
بخشی از رنجی که هم اکنون در درک مفاهیم و ایده ها و ذهنیت ها و نگاه ها می بریم مستقیم و غیرمستقیم گره در ممنوعیت ها و محدودیت های ارتباطی گذشته و حال دارد. ممنوعیت ها و محدودیت های کنونی بر اینترنت نه تنها رنج بی دلیلی را بر نسل کنونی به ویژه نوجوانان و جوانان تحمیل می کند بلکه آثار خسارت بار آن، گریبان نسل های بعدی را نیز رها نخواهد کرد.
خطر عقب ماندگی در نتیجه محدودیت های ارتباطی، فقط محدود به ملموس های فیزیکی (جاده و کارخانه و فرودگاه و راه آهن و خودرو و...) نیست که هم اکنون هم با آنها درگیریم بلکه در مرتبه بزرگتر و بدتر، شامل ناملموس ها (توانایی های فکری، درک، ذهنیت ها، برداشت از مفاهیم جدید و ...) هم می شود.
حالا بر خلاف گذشته که بهره مندی از به روز ترین فناوری های ارتباطی جهان، به ارزانی و راحتی و سرعت باور نکردنی در دسترس همه مردم جهان است چه خوب که حداکثری از آن استفاده کنیم و لذت ببریم و اسباب رفاه و توانمندی خود را فراهم کنیم نه اینکه نیمه محدودیت و ممنوعیت را انتخاب کنیم و خود را در معرض فرصت سوزی تاریخی قرار دهیم.