۰۷ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ۰۵:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۳۳۹۰۱
تاریخ انتشار: ۰۰:۲۳ - ۲۰-۱۰-۱۴۰۲
کد ۹۳۳۹۰۱
انتشار: ۰۰:۲۳ - ۲۰-۱۰-۱۴۰۲

یک انقلابی اصیل که مدرسه رفاه دایر کرده بود

یک انقلابی اصیل که مدرسه رفاه دایر کرده بود
گرچه هاشمی، دقیقا هفت سال قبل و در شرایطی که کشور رشد دو رقمی ناشی از اجرای برجام و شرایط مطلوب اقتصادی را تجربه می کرد، از دنیا رفت، اما با هشدارها و ابراز نگرانیهایش امروز ما را که جامعه در منجلاب فقر و بحران معیشت عمومی گرفتار شده است را پیش بینی می کرد.

  محسن هاشمی

عصر ایران - در رسانه های رسمی ما، واژه دشمن، کلمه پرتکراری است و همراه با تئوری توطئه به ترجیع بند مواضع وسخنان مسئولان مختلف کشور در قوای سه گانه تبدیل شده است، اینکه بزرگترین دشمن جامعه ایران، استکبار جهانی ودشمنان خارجی است، اینکه اکثرقدرتهای بین المللی جمع شده اند تا ما به اهداف خود نرسیم، اینکه باید بدنبال نفوذی هایی باشیم که ظاهر و سخنان غیرانقلابی دارند.

اما آیا واقعا اینگونه است؟ نمی خواهم برای پاسخ به این سوال، با استناد به نظرسنجی، موجب دردسر ومحکومیت دیگری برای مطبوعات بشوم بلکه در آستانه هفتمین سالگرد رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی، قصد دارم، براساس اندیشه و رویکرد فکری ایشان بزرگترین دشمن ایران را شناسایی کنیم.

هاشمی رفسنجانی، در سال 1345 پس از آزادی از زندان وشکنجه ها وبا فروکش کردن فضای مبارزه پس از تبعید امام به عراق، در کناره مبارزه پنهانی با رژیم، به فعالیت فرهنگی پرداختند که در این دوره یکی از مهمترین اقدامات ایشان تاسیس بنياد فرهنگي رفاه و مدرسه دخترانه رفاه با همکاری همفكراني چون شهيد باهنر، شهيد رجائي با كمك مالي مرحوم اخوان فرشچي بود. انتخاب نام "رفاه" برای مدرسه اسلامی در دوره‌اي که شاهد اوج گرفتن تفکرات چپ و سوسیالیسم اسلامی در جامعه بودیم که در سخنان مرحوم شریعتی و مواضع روشنفکران ما، بروز پررنگی داشت شاید از یک مبارز انقلابی نظیر هاشمی و همفکران ایشان در تاسیس مدرسه رفاه از جمله شهیدان باهنر و بهشتی و رجائي، بعید به نظر می رسد.

اما در نگاه آیت الله هاشمی وهمفکران ایشان، بزرگترین نیاز جامعه رفاه مردم بود و از این رو، مهمترین آرمان و هدف را ایجاد رفاه برای جامعه اسلامی و مردم ایران می دانستند.

با پیروزی انقلاب اسلامی، هاشمی رفسنجانی در هر مسئولیتی که قرار می گرفت، مهمترین هدف خود را تحقق این آرمان قرار می داد و به همین دلیل در جایگاه ریاست مجلس و امام جمعه تهران، پروژه‌های زيربنايي نظیر تاسیس دانشگاه آزاد اسلامي و ساخت متروی تهران را پیگیری می کرد و سپس در دوره ریاست جمهوری نیز تمام هم وغم خود را در جهت توسعه اقتصادی ایران و تامین رفاه برای نسل فعلی و نسلهای آینده قرار داد و نام دو دوره رياست جمهوري را دولت سازندگی برگزیدند.

نگاه هاشمی به رفاه وتوسعه تنها متکی به داخل نبود بلکه او سیاست خارجی را نیز در خدمت این نگاه قرار داد و در شرایطی که در دهه اول انقلاب، برخی تندروی ها واقدمات ماجراجویانه موجب التهاب در سیاست خارجی ایران شده بود و نیروهای تندرو با اعزام نظامیان به قصد اثرگذاري در جنگ لبنان و فلسطین را داشتند یا با تز صدور انقلاب ونهضتهای رهایی بخش بدنبال پشتیبانی از اقداماتي  در دیگر کشورها بودند، هاشمی با ارائه دکترین "ام القری" هدف از سیاست خارجی جمهوری اسلامی را توانمند کردن ایران و تامین منافع ملی ایران عنوان کرد و هرگونه اقدامی که به تضعیف قدرت اقتصادی، سیاسی و ... ایران منجر شود را برخلاف مصالح اسلامی ارزیابی کرد.

نگاه هاشمی دقیقا مقابل رویکردی بود که ایران و توان ایران را سرمایه ای در جهت تحقق اهداف ایدئولژیک و رسالتهای انقلابی می دانست و با تضعیف قدرت اقتصادی و قربانی کردن رفاه جامعه می خواست که جهان را تغییر دهد.

اکنون می توانیم به این پرسش پاسخ دهیم، که بزرگترین دشمن ایران از نگاه هاشمی چه بود؟

آری، هاشمی بزرگترین دشمن ایران را فقر و از بين رفتن طبقه متوسط می‌دانست و با اتکا به مبانی اسلامی که آمدن فقر را معادل رفتن ایمان و معیشت عمومی را لازمه رستگاری و دینداری مردم می داند، هیچ اولویتی را بالاتر از رفاه  عمومی جامعه ومبارزه با فقر و رقم زدن توسعه ای پایدار برای کشور نمی دانست.

گرچه هاشمی، دقیقا هفت سال قبل ودر شرایطی که کشور رشد دو رقمی ناشی از اجرای برجام و شرایط مطلوب اقتصادی را تجربه می کرد، از دنیا رفت، اما با هشدارها و ابراز نگرانیهایش امروز ما را که جامعه در منجلاب فقر و بحران معیشت عمومی گرفتار شده است را پیش بینی می کرد.

او فقیر شدن جامعه را بمنزله رویگردانی مردم از انقلاب می دانست و نمی خواست بهیچ قیمتی، زندگی مردم قربانی شعارهای ماجراجویانه در سیاست خارجی و داخلی شود.

سخن هاشمی با آنانکه نگران اسلام وانقلاب واز دست رفتن آنها، در جامعه هستند، این بود که: معیشت عمومی وتوسعه کشور را مختل نکنید که اگر فقر در جامعه ای وارد شود، دین از آن خارج می گردد.

پیامبر اکرم در ایام پایانی تحریم در شعب ابیطالب یاران خود را جمع کرد و دست به دعا برداشت که: خداوندا نان ما را تامین کن که اگر نان نداشته باشیم نه نماز داریم و نه روزه.

امروز بیش از نیمی از جامعه ما به زیرخط فقر سقوط کرده اند و این دعای پیامبر(ص)، نهیبی است بر صاحبان قدرت که اگر نان ومعیشت مردم را تامین نکنید، دینداری نیز در خطر خواهد بود.

ارسال به دوستان