«ارنست رادرفورد» (Ernest Rutherford) دانشمند بریتانیایی متولد نیوزیلند بود که به پدر علم فیزیک هستهای شهرت یافت. از مهمترین دستاوردهای رادرفورد میتوان به مفهوم نیمهعمر رادیواکتیوی، کشف ذرهی پروتون و نوترون، عنصر رادیواکتیوی رادون، تابشهای آلفا و بتا و کشف هسته اتم اشاره کرد.
به گزارش اقتصاد24، ارنست رادرفورد در تاریخ ۳۰ اکتبر سال ۱۸۷۱ در دهکده برایت واتر ساوث آیلند نیوزیلند و در یک خانواده پرجمعیت مهاجر اسکاتلندی متولد شد. پدرش جیمز رادرفورد کشاورزی اهل انگلستان و مادرش مارتا تامسون یک معلم اهل انگلستان بود.
ارنست فرزند چهارم از میان ۱۲ فرزند خانواده رادرفورد بود. هوش بالای او از همان سالهای کودکی مشخص بود و در کنارش استعداد بالای ورزشی خصوصا در راگبی نیز داشت.
اهالی خانه همگی مقید به حضور در کلیسا و همچنین بسیار با روحیه و با فرهنگ بودند. در چنین محیطی بود که علاقهمندی رادرفورد به علوم خیلی زود به منصه ظهور رسید. او ۱۰ ساله بود که کتاب پرطرفداری به نام خواندنیهای اولیه در فیزیک، تألیف معلمی بنام «بالفور استوارت» به دستش رسید.
کتاب استوارت مشابه کتابهای خودآموز فیزیک بود که در آنها نحوهی به نمایش درآوردن اصول پایه فیزیک یا استفاده از اشیای ساده موجود در خانه مانند سکه، شمع، سنگ وزنه و وسایل آشپزخانه به خواننده یاد داده میشود. ارنست رادرفورد سخت شیفته آن کتاب شده بود و سعی میکرد تمامی مفاهیمی که در کتاب توضیح داده میشد را خود نیز بیازماید و بررسی کند.
تحصیلات ابتدایی ارنست در مدرسه هولاک انجام شد و سپس نلسون کالج در شهر کوچک کالج در نیوزیلند، محل تحصیل دبیرستان او بود. او تحصیلات دبیرستان را با یک بورسیهی مالی انجام داد.
وی نخستین بورسیه از بورسیههای تحصیلی متعدد زندگی خود را در سال ۱۸۸۷ در حالی که تنها ۱۶ سال داشت به دست آورد. مقصد بعدی، دانشکاه کانتربری بود که آن هم طی یک بورسیه، میزبان رادرفورد شد.
ارنست در سال ۱۸۹۳ با نمرههای ممتاز در ریاضی و فیزیک از کالج فارغالتحصیل شد. ارنست رادرفورد در سال ۱۸۹۵ مدرک کارشناسی خود را در رشتهی شیمی و زمینشناسی از کالج کانتربری را دریافت کرد و مدت کوتاهی بهعنوان معلم مشغول به کار شد.
این دانشمند از دانشجویانی بود که بدون تحصیل در دانشگاه کمبریج، بورسیهی تحقیقاتی و مطالعاتی در آزمایشگاه بزرگ این دانشگاه را دریافت میکرد. چنین دانشجویانی در آن زمان بهنام Aliens شناخته میشدند و حسادت دیگر دانشجویان کمبریج را بر میانگیختند.
بههرحال ارنست در سال ۱۸۹۵ و در ۲۴ سالگی به کمبریج رفت و استادش تامسون بههمراه همسرش رز، بهخوبی از او استقبال کردند. او تصمیم گرفت تا تحصیلات خود را در بریتانیا و آزمایشگاه جیجی تامسون (کوندیش) ادامه دهد.
برنامه دانشگاه کمبریج برای جذب دانشجو از مراکز دیگر یک برنامهی جدید بود و رادرفورد یکی از اولین دانشجویان آن محسوب میشد. کمبریج به دانشجویان دانشگاههای دیگر اجازه میداد تا پس از دو سال تحصیل و اتمام یک پروژهی علمی مهم، مدرک این دانشگاه را دریافت کنند.
رادرفورد در زمان تحصیل در نیوزیلند یک گیرندهی رادیویی اختراع کرده بود. دستگاه او توانایی شناسایی امواج رادیویی تا نیم مایل (حدود ۸۰۰ متر) را داشت. البته نبرد بر سر اختراع رادیو در آن سالها بهشدت جریان داشت و درنهایت مارکونی ایتالیایی توانست نام خودش را بهعنوان مخترع این دستگاه مهم تاریخی ثبت کند.
بههرحال رادرفورد هیچگاه به رادیو بهعنوان زمینهی اصلی تحقیقات خود نگاه نمیکرد. او مطالعات جدیتری در حوزهی رادیواکتیویته و اثرات اشعهی ایکس بر گازها داشت که در ادامه به آن میپردازیم.
رادرفورد در جریان ساخت گیرندهی رادیویی ابتدا تحقیقی انجام داد و در آن ثابت کرد که میتوان خاصیت آهنربایی را با یک تخلیهی نوسانی در آهن ایجاد کرد. البته یافتهی او بهنوعی تکراری بود. بههرحال او در ادامهی تحقیقات کشف کرد که یک سوزن آهنربایی در صورت قرار گرفتن در میدان مغناطیسی حاصل از جریان متناوب، خاصیت آهنربایی خود را از دست میدهد. همین تحقیق زمینه را برای ساخت گیرندهی رادیویی فراهم کرد.
در دوران تحقیقات رادرفورد در آزمایشگاه کوندیش، اشعهی ایکس بهعنوان دستاوردی اثباتشده از سوی ویلهلم رونتگن معرفی شده بود. در آن دوران توانایی تصویربرداری از استخوانها با استفاده از فناوری جدید، ذهن بسیاری از دانشمندان را به خود مشغول کرده بود.
آنها بهصورت اختصاصی بهدنبال کشف ماهیت و ساختار اشعهی ایکس بودند. تامسون به رادرفورد پیشنهاد داد که تحقیقاتش را پیرامون تأثیر اشعهی ایکس بر رسانایی گازها ادامه دهد. تحقیقات او منجر به مقالهای مشهور در حوزهی یونیسازی شد.
تحقیقات و مطالعات رادرفورد، تامسون را شگفتزده میکرد. او از پیشرفت دانشجوی خود بسیار خوشحال بود و از هیچگونه کمک جهت بهبود مطالعات دریغ نمیکرد.
در سال ۱۸۹۸ یک کرسی تدریس فیزیک در دانشگاه مکگیل مونترآل کانادا فراهم شد. تامسون بهسرعت دانشجوی ممتاز خود یعنی رادرفورد را برای تدریس در آن کرسی پیشنهاد داد.
رادرفورد در سال ۱۸۹۸ به کانادا رفت تا فعالیتهای تدریسی خود را بهعنوان استاد دانشگاه شروع کند. او در همان دانشگاه مکگیل به دستاوردهای علمی بزرگی دست یافت که منجر به دریافت جایزه نوبل شیمی شد. او در سال ۱۹۰۸ مفتخر به دریافت جایزه نوبل شیمی شد.
در توضیح جایزه او، «تحقیقات پیرامون تجزیه عناصر و مفاهیم شیمایی مواد رادیواکتیو» ذکر شده بود. دانشمند نیوزیلندی پس از ۹ سال فعالیت در مک گیل به بریتانیا بازگشت تا این بار در دانشگاه منچستر برای تدریس فیزیک مشغول به فعالیت شود.
تدریس رادرفورد و تحقیقاتش در دانشگاه منچستر، دستاوردهای مهم تاریخی او را به همراه داشت. در این دوران یافتههای مهمی توسط او و دانشجویانش در حوزههای فیزیک بهدست آمد. آخرین دوران فعالیت علمی دانشمند بریتانیایی در آزمایشگاه کوندیش کمبریج و با بازنشستگی تامسون شکل گرفت.
رادرفورد از سال ۱۸۹۸ تحقیقات جدی پیرامون تابش عنصر اورانیوم را شروع کرد. او دو نوع تابش کشف کرد که آنها را آلفا و بتا نامید. آزمایش رادرفورد شامل تابش اشعه به لایههای متعدد فلز بود که منجر به درک ساختار تابشها شد.
ارنست ابتدا عنوان کرد که ذرههای بتا قدرت نفوذ بیشتری نسبت به اشعههای آلفا دارند. بخش دیگر آزمایش با تابش در میدانهای مغناطیسی انجام میشد که درک بار ذرات و تابشها را بههمراه داشت. رادرفورد کشف کرد که ذرههای آلفا بار مثبت دارند.
آزمایشهای رادرفورد پیرامون ذرات آلفا و بتا، بار آنها و دیگر خصوصیات فیزیکی با جدیت ادامه یافت. او نسبت بار به جرم ذرات را محاسبه کرد و به نتیجه جالبی رسید. رادرفورد ادعا کرد ذرات آلفا همان یونهای هلیوم هستند که بار +۲ دارند.
اصطلاحات آلفا، بتا و گاما توسط رادرفورد برای انواع تابشهای هستهای به جهان علم معرفی شدند. امروزه هنوز چنین اصطلاحاتی در مباحث علمی استفاده میشوند. شایان ذکر است تحقیقات رادرفورد همزمان با ماری و پیر کوری انجام میشد که در آن سالها عناصر رادیواکتیو پلونیوم و رادیوم را کشف کردند.
رادرفورد در آن زمان پیرامون رقابت علمی در حوزه هستهای گفته بود: من همیشه باید مشغول فعالیت باشم، چون همواره افراد و رقبایی در حوزه فعالیت من حضور دارند. همیشه باید دستاوردهای کار خود را با حداکثر سرعت منتشر کنم تا با سرعت موجود در دنیای علم هماهنگ شوم. در حال حاضر بهترین شرکتکنندهها در رقابت کنونی بکرل و خانواده کوری هستند.
رادرفورد در سال ۱۹۰۷ مفهوم نیمهعمر عناصر رادیواکتیو را مطرح کرد. او در نتیجهی همان ادعای قبلی یعنی کاسته شدن از جرم اتم بر اثر تابش، به این مفهوم رسیده بود و زمانی را برای رسیدن اتم به نصف مقدار اولیه در نظر گرفت. اصلاح نیمهعمر یا Half-Life هم توسط رادرفورد به جوامع علمی معرفی شد.
رادرفورد در تحقیقات پیرامون تابشهای رادیواکتیو ادعا کرد که تابشهای چنین عناصری، منجر به تأمین هلیوم در جو زمین میشود. او با توجه به این ادعا پیشنهاد داد که عمر صخرهها را میتوان با محاسبهی هلیوم موجود در آنها محاسبه کرد.
رادرفورد منبع انرژی قابلتوجهی را مطرح کرد. او انرژی ایجاد شده بر اثر تابش رادیواکتیوی عناصر را بهعنوان منبع انرژی جدید مطرح کرد. بهعلاوه در ادامهی تحقیقات، مفهومی علمی بهنام تاریخنگاری رادیومتریک مطرح شد.
در علم مورد نظر رادرفورد، با استفاده از محصولات حاصل از تابشهای رادیواکتیو، عمر اجسام تخمین زده میشد. رادرفورد در جایی پیرامون این دسته از تحقیقاتش گفته بود: لرد کلوین محدودیت عمر زمین را با توجه به این محدودیت که منبع جدیدی از انرژی کشف نشود، مشخص کرد. صحبتهای الهامبخش او پیرامون منابع انرژی به پدیدهای اشاره دارد که ما امروز درباره آن صحبت میکنیم یعنی رادیوم.
رادرفورد پس از رفتن به دانشگاه منچستر به کمک همکارانش، هانس گیگر و ارنست مرسدن، یکی از مهمترین تحقیقات و آزمایشهای تاریخ علم را انجام داد. آزمایش او بهنام ورقهی طلا شهرت یافت که دستاوردهای بسیار بزرگی بههمراه داشت.
رادرفورد در جریان تحقیقات پیرامون ذرههای آلفا به این نتیجه رسید که ذرههای کمتری به گیرندهی موجود در آزمایشگاهش میرسند. تنها عنصری که در مسیر ذرات قرار داشت، مقداری هوا بود. رادرفورد تصور میکرد که انرژی بالای ذرات آلفا، عبور آسان آنها از مقدار کمی هوا را به راحتی ممکن میکند و آنها باید بدون هیچ کاهشی به مقصد برسند.
رادرفورد با توجه به دستاوردهای بازتاب ذرات آلفا، مدل جدیدی را برای اتم پیشنهاد داد که مدل استادش یعنی تامسون را تاحدودی نقض میکرد. مدل او اتمها را ذراتی با هستههای بسیار کوچک و متراکم تصور میکرد. او با همین مدل و طی مطالعات بعدی به کشف هستهی اتم رسید.
مدل اتمی تامسون به کیک کشمشی هم شهرت داشت. او اتم را کرهای در نظر میگرفت که جرم و بار مثبت بهصورت مساوی در آن پخش شدهاند. الکترونها در مدل تامسون درون کرهای با بار مثبت حرکت میکردند.
مدلی که رادرفورد طی آزمایش ورقهی طلا معرفی کرد، تعریف دقیقتری از ساختار اتم داشت. او تقریبا همهی جرم اتم را در هستهی بسیار ریز و چگال آن متصور شد. در مدل رادرفورد، بخش اعظمی از حجم اتم را فضای خالی تشکیل میدهد.
در چنین مدلی میتوان هسته را شبیه به مگسی دانست که درون یک استادیوم بزرگ پرواز میکند و البته، جرم اتم از جرم استادیوم بسیار بیشتر است. در مدل اتمی رادرفورد، الکترونها در فاصلهای از هسته گردش میکنند و ساختاری شبیه به گردش سیارهها به دور خورشید برای آنها مطرح شد.
رادرفورد بهخاطر دستاوردهای اولیه در حوزهی رادیواکتیویته، جایزهی نوبل دریافت کرده بود، اما بزرگترین دستاورد علمی او را میتوان مرتبط با کشف هستهی اتم و تدوین مدل اتمی جدید دانست.
نیلز بور، دانشجویی ۲۶ ساله بود که در سال ۱۹۱۲ دوران تحصیلات تحقیقی خود را در آزمایشگاه رادرفورد میگذراند. او از مدل اتمی رادرفورد شگفت زده شد و البته میدانست که توضیح مدل او با فیزیک کلاسیک دشواریهای زیادی دارد.
درواقع فیزیک کلاسیک درکی از تقسیم بار بین هستهی مثبت و الکترونهای دوار منفی نداشت. او در ادامهی تحقیقات تلاش کرد تا مدل رادرفورد را بهتر توضیح دهد که به اولین مدل کوانتومی اتم بهنام رادرفورد-بور ختم شد. ارتباط رادرفورد و بور همیشه صمیمی بود و آنها درکنار همکاری تحقیقاتی، دوستی خانوادگی هم داشتند.
نیلز بور دربارهی رادرفورد میگفت: رادرفورد فردی است که میتوانید به او تکیه کنید. او نظم زیادی دارد و همیشه درباره روش اجرای کارها و جزئیات متعدد، پرسوجو میکند. رادرفورد فردی برجسته است و همیشه به فعالیت و کارهای اطرافیان خود هم علاقه نشان میدهد.
پس از ارائه مدل اتمی و مطرح کردن مفهوم هسته اتم، تحقیقات رادرفورد با ترکیب این مفاهیم و تابشهای رادیواکتیو ادامه داشت. او برای اولینبار تبدیل شدن یک عنصر به دیگری را محاسبه کرد. دانشمند بریتانیایی در سال ۱۹۱۹ نیتروژن را با استفاده از بمباران بهوسیلهی ذرات آلفا به اکسیژن تبدیل کرد.
بخش دیگری از تحقیقات رادرفورد پیرامون هستهی اتم به کشف ذرهی پروتون انجامید. وقتی او هیدروژن تولیدشده در واکنش را کشف کرد، تحقیقات پیرامون هستهی هیدروژن هم قوت گرفت. او تصور میکرد که هستهی هیدروژن هم ذرهای حیاتی در واکنش محسوب میشود و میتوان آن را بهعنوان یک بلوک سازندهی همهی هستههای اتمی در نظر گرفت.
تحقیقات پیرامون ذرهی بنیادی جدید تا سال ۱۹۲۰ ادامه داشت و منجر به نامگذاری آن شد. رادرفورد ذرهی جدید را پروتون نامید. پایداری هستهی اتم، مفهوم دیگری بود که رادرفورد را به خود مشغول میکرد. او متوجه شد که اگر ذرهای خنثی در ساختار اتم وجود نداشته باشد، دفع پروتونهای با بار مثبت منجر به از هم پاشیده شدن هسته میشود.
در سال ۱۹۲۰، او ذره جدید بدون بار را بهنام نوترون معرفی کرد. نام نوترون از کلمهی Neutral یا خنثی برداشته شد. اوتو هان از دانشمندان همعصر رادرفورد دربارهی او میگوید: او فردی رک و جدی محسوب میشد که نظراتش را به روشنی بیان میکرد.
بهعلاوه رادرفورد دقت زیادی در وضع ظاهری خود نداشت. انرژی بالا و پشتکار همیشگی از دیگر ویژگیهای رادرفورد بود و بسیاری از همکارانش در جریان تحقیقات، با خستگی زیاد از او عقب میماندند.
اشتیاق بالای رادرفورد و قدرت او روی همه ما تأثیر میگذاشت. کار کردن شبانه در آزمایشگاه در دوران او عجیب نبود و حتی به روندی عادی تبدیل شد. ارنست فردی شاد و خندان بود که صدای خندههایش در همهی آزمایشگاه شنیده میشد.
پدر فیزیک هستهای جهان خود را وقف تحقیقات علمی خود کرد و در آن زمان مجالی برای ازدواج و تشکیل خانواده نیافت. وی روزهای متمادی در آزمایشگاه خود یا مشغول تحقیق بر روی ذرات اتم و یا در حال نگارش کتاب و مقاله بود. با گذر پیاپی روزها و هفته حتی یک بار به بیرون از آزمایشگاه پا نمیگذاشت و نورخورشید را نمیدید.
وی در ایام اقامت در کریستچرچ با «ماری نیوتن»، دختر صاحبخانه خود آشنا و پایبند عشق او شد. ارنست رادرفورد در تابستان ۱۹۰۰ و دو سال پس از رفتن به کانادا، به نیوزیلند بازگشت تا با ماری جورجینا نیوتن ازدواج کند.
آنها یک فرزند بهنام ایلین مری داشتند که در سال ۱۹۰۱ متولد شد. دختر آنها در سال ۱۹۳۰ از دنیا رفت و زوج رادرفورد سرپرستی نوههای خود را بر عهده گرفتند که همه آنها به فعالان دانشگاهی تبدیل شدند.
رادرفورد عادت داشت که روزانه به کارمندان آزمایشگاهش سرکشی کند. او فعالیتهای آنها را بهدقت زیر نظر میگرفت. گوش کردن به مشکلات کارمندان و همکاران و پیشنهاد دادن برای بهبود روندهای تحقیقاتی هم در جریان همان بازدیدها انجام میشد.
رادرفورد در مطرح کردن مشکلات کارمندان بیپرده و رک بود. ازطرفی آنها از صحبتهای او ناراحت نمیشدند، چون میدانستند که نظرات رادرفورد در مسیر پیشرفت مرزهای علم است. بهعلاوه این دانشمند بزرگ احترام و امتیاز بالایی برای تحقیقات همکارانش در آزمایشگاه قائل بود و امتیازهای لازم را به آنها میداد.
دانشمند بریتانیای کاشف هستهی اتم، شخصیتی تأثیرگذار داشت. او هم مانند استادش تامسون بود و بسیاری از شاگردانش موفق به دریافت جایزهی نوبل شدند. از میان آنها میتوان به جیمز چادویک، جورج دی هوسی، جان کاکرافت، ارنست والتون، پیوتر کپیتسا، سسیل پاول، نیلز بور، اوتو هان، فردریک سادی و ادوارد اپلتون اشاره کرد.
رادرفورد در سال ۱۹۳۷ در اثر یک فتق محتقن (گونهای تورم ناشی از انسداد اعضای درونی) که به خاطر سقوط وی از درخت در هنگام هرس کردن آن اتفاق افتاد، در گذشت. او در آن هنگام ۶۶ ساله و هنوز سرزنده و قوی بود. خاکستر جسد او در گورستان وستمینستر درکنار دانشمندان بزرگی همچون ایزاک نیوتن، لرد کلوین و چارلز داروین دفن شد.
سهم رادرفورد در شکل گیری درک کنونی ما از ماهیت ماده از هر کس دیگری بیشتر است. او آشکارا بزرگترین فیزیکدان آزمایشگری بود که تا آن زمان جهان به خود دیده بود. دهها انجمن علمی و دانشگاه به او عضویت و درجات دانشگاهی افتخاری دادهاند و او را پدر انرژی هستهای نامیدهاند.
• در سال ۱۹۱۴ مفتخر به دریافت نشان شوالیه شد. در جریان جنگ جهانی اول، پروژهای کاملا سری با همکاری او انجام شد که هدفش حل مشکلات شناسایی زیردریاییها توسط رادارهای سونار بود.
• از جوایز دیگر او میتوان به مدال هکتور مموریال اشاره کرد که در سال ۱۹۱۶ اهدا شد.
• رادرفورد علاوه بر تحقیقات خود تلاش زیادی برای تأثیرگذاری بر جوامع علمی و سیاسی هم انجام میداد. او در سال ۱۹۲۵ طی نامههای متعدد از دولت نیوزیلند درخواست کرد تا برنامههای بیشتری برای توسعهی تحقیقات و تحصیل در کشور انجام دهد.
تلاشهای او به تأسیس دپارتمان تحقیقات صنعتی و علمی نیوزیلند یا DSIR منجر شد. او در سالهای بعد و تا ۱۹۳۰ بهعنوان مدیر انجمن سلطنتی علوم مشغول به کار بود و بعدا در شورای کمک به دانشجویان پناهجو هم مشغول به کار شد که به حدود ۱۰۰۰ دانشجوی پناهندهی آلمانی کمک کردند.
• نشان Merit از دیگر افتخارات دانشمند نیوزیلندی بود که در سال ۱۹۲۵ به او اهدا شد.
• نشان نجیبزادگی و نامگذاری بارون رادرفورد نلسون در منطقهی کمبریج هم در سال ۱۹۳۱ به رادرفورد اهدا شد.
• جایزهی تیکی سیدی در سال ۱۹۳۳ از سوی انجمن سطلنتی علوم نیوزیلند تأسیس شد که ارنست رادرفورد بهصورت مشترک اولین مدال آن را دریافت کرد. این مدال بالاترین درجه علمی نیوزیلند است که از سوی انجمن سلطنتی علوم این کشور به دانشمندان اهدا میشود.
• مکانها و عناصر متعددی به افتخار ارنست رادرفورد نامگذاری شدند. از میان آنها میتوان به عنصر ۱۰۴ جدول تناوبی بهنام رادرفوردیم و واحد رادیواکتیویتهی رادرفورد اشاره کرد. البته واحد رادرفورد منسوخ شد و امروز از مگابکرل به جای آن استفاده میشود.
• از مکانهای مشهوری که بهنام رادرفورد شناخته میشوند، میتوان به آزمایشگاه رادرفورد اپلتون در آکسفوردشایر، کالج رادرفورد در اوکلند نیوزیلند، کالج رادرفورد در دانشگاه کنت کانتربری، مؤسسه تحقیقات و نوآوری رادرفورد در دانشگاه کمبریج و بسیاری مؤسسه آموزشی دیگر اشاره کرد.
• انجمن سلطنتی کانادا نیز جایزهای دارد که بهعنوان مدال یادبود رادرفورد شناخته میشود.