روزنامه همشهری نوشت: چند روز قبل خانواده یک دختر نوجوان قدم در اداره پلیس گذاشتند و خبر از ناپدید شدن دخترشان دادند.
پدر این دختر گفت: دخترم شیدا 13ساله بود که چند روز قبل برای رفتن به کلاس از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. ما همهجا را بهدنبال شیدا گشتهایم، اما اثری از او بهدست نیاوردهایم.
متهم گفت:
یک شب به همراه خانوادهام بودم که بهصورت اتفاقی شیدا را دیدم. 4زن در حال کتک زدن او بودند که من به سمت آنها رفتم و شیدا را از دستشان نجات دادم. او میگفت از خانه فرار کرده و میخواسته نزد پسر مورد علاقهاش در رستوران برود، اما او در محل کارش نبود و هرچه گشته نتوانسته پیدایش کند.
من آن شب شیدا را به خانه بردم اما با اعتراض خانوادهام مواجه شدم. آنها گفتند که دختر نوجوان را تحویل پلیس بدهم تا نزد خانوادهاش برگردد.
بعد از چند ساعت دختر نوجوان از خانهمان فرارکرد و رفت سر کوچه. من هم دنبالش رفتم و چون دلم به حالش سوخته بود، پولی به حسابش واریز کردم. بعد او را سوار موتورم کردم تا تحویل خانوادهاش بدهم.
در بین راه اما وسوسههای شیطانی سراغم آمد. مسیر را عوض کردم و رفتم سمت بیابانهای رودهن. شیدا اعتراض کرد که چرا به سمت رودهن حرکت کردهام. با هم گلاویز شدیم که او فحاشی کرد. من هم با چوبدستی که روی موتور بود چند ضربه به سرش زدم که بیهوش شد. سپس جسد را در درهای در همان حوالی انداختم.
این مرد پس از اقرار به جنایت، با قرار قانونی روانه بازداشتگاه اداره دهم پلیس آگاهی تهران شد و ماموران راهی رودهن شدند تا جسد دختر نوجوان را پیدا کنند.