سرانجام، باراک اوباما انجام تغییرات در تیم امنیت ملی خود را اعلام كرد. این تغییرات در واقع سازماندهی دوباره افراد تأثیرگذار در تصمیمسازی و تصمیمگیری امنیت داخلی و خارجی ایالات متحده به شمار میآید.
به گزارش تابناک، هرچند این تحولات پیش از این نیز قابل پیشبینی بود، با این حال انجام این تغییرات در سطح كلان، مطمئناً بر پایه برنامهای مشخص بوده كه در یادداشت زیر تلاش میشود به اختصار این مسأله بررسی شود.
برنامه تغییرات در تیم امنیت ملی اوباما1 ـ مهمترین تغییرات اعلام شده در وزارت دفاع صورت میپذیرد كه در آن، «رابرت گیتس» جمهوریخواه كه از دولت گذشته باقی مانده بود، جای خود را به «لئون پانتا» رئیس سازمان اطلاعات مركزی آمریكا (سیا) میدهد. این تغییر از پیش از سوی خود گیتس نیز اعلام شده بود؛ چه، شش ماه پیش، گیتس به اوباما پیشنهاد كرد پانتا جانشین وی شود.
2 ـ تغییر دیگر در سازمان سیا صورت میپذیرد كه در آن، «پانتا» پس از انتقال به وزارت دفاع جای خود را به «دیوید پترائوس» خواهد داد. «پترائوس» پس از «ژنرال استنلی مک کریستال»، فرماندهی نیروهای آمریكا و ناتو را در افغانستان بر عهده دارد.
3 ـ «جان آلن» نیز جانشین «دیوید پترائوس» در افغانستان میشود. وی اکنون معاونت فرماندهی مركزی ایالات متحده را بر عهده دارد.
4 ـ «كارل آیكنبری»، سفیر آمریكا در افغانستان نیز جای خود را به «رایان كراكر» خواهد داد. «رایان كراكر» در سال های 2007 تا 2009 سفیر آمریكا در عراق بوده و سابقه همكاری مؤثری با «پترائوس» در عراق دارد.
5 ـ از سوی دیگر، در ماه های آینده، دریادار «مایكل مولن»، رئیس ستاد مشترك ارتش آمریكا نیز بر پایه برنامه، تغییر خواهد كرد.
و اما مهمترین دلایل تغییراتبرای تحلیل این تغییرات، باید به دو سطح داخلی و بین المللی در آمریكا توجه نمود، به گونه ای كه شاید نتوان اولویت یكی بر دیگری را نیز لزوماً مشخص کرد.
در سطح داخلی، اوباما پس از شكست در انتخابات میان دورهای تحت فشار شدید جمهوری خواهان بود و رقابت های داخلی، به ویژه درباره بودجه، دولت اوباما را تا آستانه توقف برخی فعالیت ها به پیش برد.
از سوی دیگر، آغاز رقابت های ریاست جمهوری در آمریكا كه با اعلام نامزدی رسمی اوباما و چند سفر انتخاباتی نیز همراه بود، باعث شد، اوباما به فكر اثبات قدرت مدیریت و شایستگی خود برای تصدی دوباره ریاست جمهوری افتاده و به منظور جبران شكست های دو سال و نیم حكومت خود، اقداماتی انجام داده و گام نخست را در كارزار انتخاباتی با قوت بردارد؛ بنابراین، این تغییرات در سطح تیم امنیت ملی، بیش از هر چیزی برای نشان دادن تسلط بر اوضاع در داخل و خلع سلاح رقیب انتخاباتی است، چرا که این افراد همه مورد احترام و اعتماد داخلی در آمریكا بوده و حتی جمهوریخواهان نیز اعتراضی به این تغییرات ندارند.
افزون بر اینکه سازماندهی دوباره تیم امنیتی، میتواند وجهه منفی اوباما ـ به عنوان رئیس جمهوری كه علاقهای به مدیریت و هدایت مستقیم امور ندارد ـ بهبود بخشد.
از دیگر سو، اختلاف جدی دو حزب بر سر كاهش بودجه و به ویژه كاهش چهارصد میلیارد دلاری بودجه تا سال 2023 كه بخش عمده آن در مسایل دفاعی صورت میپذیرد، سبب شد «لئون پانتا» كه تجربه كاهش بودجه در دولت «بیل كلینتون» را داشته و موافق این طرح است در پنتاگون مستقر شده و تحت نظارت وی، نخستین کارها مدیریت شود. «پانتا» در دوران بیل كلینتون، مدیریت بودجه كاخ سفید را بر عهده داشت و كارنامه موفقی از خود بر جای گذاشت.
نكته مهم دیگری كه نباید از آن غفلت كرد، آن است كه خبر كشته شدن بن لادن در این مقطع توانست این فرصت را برای اوباما بیاورد كه این تغییرات را نه به دلیل شكست، بلكه به دلیل افزایش كارآمدی سازمان های امنیتی جلوه دهد. این مسأله احتمال برنامهریزی در زمان اعلام خبر مرگ بن لادن را نیز افزایش میدهد.
اما در سطح بینالمللی نیز این تحولات در مناصب به همراه در نظر گرفتن كشته شدن بنلادن، دارای اهداف و پیامدهایی است:
نخست این که جنگ آمریكا كه ده سال پیش به بهانه مبارزه با القاعده و تروریسم صورت گرفته، امروز با كشته شدن بن لادن به پایان خود نزدیك میشود و این كشور میتواند بر پایه برنامه از پیش تعیین شده تا 2014 از افغانستان بیرون شود؛ افزون بر اینكه سازمان سیا توانسته به شكل مثبت در این حادثه رفتار کرده و اوباما میتواند با موفقیت رئیس آن را جابجا كند. اوباما در افغانستان با جنگی روبه روست كه مردم آمریكا از آن حمایت نكرده و خواهان پایان آن هستند؛ بنابراین، برای مدیریت این فضا، تغییرات در نهادهای امنیتی نیز تحلیل شدنی است.
دوم آن که، ورود «پانتا» به پنتاگون، باعث امنیتی شدن فضای عملكرد وزارت دفاع آمریكا در منطقه خاورمیانه شده و نقش رویكرد سیا در عملیات مبارزه با تروریسم را در افغانستان و پاكستان افزایش میدهد. استراتژی نظامی ایالات متحده در سال های آتی به ویژه در دوران اوباما به سمت كاهش نقش عملیات نظامی و حركت به سوی بهره گیری از دیگر منابع قدرت پیش میرود.
از سوی دیگر، حضور «پترائوس» در سازمان سیا، باعث حمایت بیشتر اطلاعاتی از نظامیان خواهد شد. «پترائوس» كه تجربه جنگ عراق و افغانستان را از نزدیك دارد، مطمئناً با برنامه و اهداف كلانتری به خاورمیانه نگریسته و تمركز سازمان سیا در این منطقه افزایش خواهد یافت.
سوم؛ «آیكنبری» در پست سفیر آمریكا نتوانست با دولت كرزای و نیز حكومت پاكستان ارتباط مؤثری برقرار کند و از این منظر باید جای خود را به «كراكر» با تجربهای میداد كه سابقه همكاری با «پترائوس» و نیز كار دیپلماتیك در لبنان، سوریه و پاكستان را نیز در سطوح عالی دارد.
از سوی دیگر، موضوع روابط آمریكا با پاكستان میتواند در ماه ها و سال های آینده بسیار پیچیده باشد، از این روی، اوباما گمان میكند تجربیات «كراكر» در این زمینه كمكی مؤثر به دولت وی خواهد كرد. به عبارت دیگر، اوباما تیمی كه از نظر او در عراق موفق عمل كرده به افغانستان منتقل میكند تا نتایج مد نظر وی حاصل شود.
نكته پایانی آنكه با توجه به اهمیت جنگ افغانستان و پاكستان برای اوباما وی به دنبال جانشینی فردی مناسب برای «پترائوس» بوده و از این روی، «جان آلن» را كه در سال های 2006 تا 2008 در عراق نقشی كلیدی داشت، به افغانستان خواهد فرستاد. وی در عملیات ضدشورش در عراق دارای تجاربی است كه به نظر دولتمردان آمریكایی، میتواند در افغانستان نیز كاربرد داشته باشد.
جمعبندیتغییرات اعلام شده در تیم امنیت ملی آمریكا كه باید به تأیید سنا نیز برسد ـ و به احتمال بسیار به سرعت این تأییدیه را نیز خواهد گرفت ـ پیش از آنكه تغییراتی اساسی به شمار آید، سازماندهی دوباره تیمی است كه به باور اوباما در ظاهر عملكرد موفقی داشته و در حال حاضر، علاوه بر كاركرد انتخاباتی، باید مدیریت خروج از افغانستان بر پایه برنامه را بر عهده بگیرد. به عبارت بهتر، اوباما به دنبال هدایت و مدیریت جنگ های خارجی خود و از سوی دیگر، منازعات درونی با جمهوریخواهان است.
* دكتر ابوذر گوهري مقدم، عضو هيأت علمي دانشگاه امام صادق(ع)