از 12 تا 22 اردیبهشت سال 97 نمایشگاه کتاب در مصلی تهران برگزار میشود. 10 روزی که بخشی از مردم به نمایشگاه میروند، کتاب میخرند و با کتاب زندگی میکنند.
در نمایشگاه کتاب شاعران ، نویسندگان ، علاقه مندان به کتاب و فرهنگ دوستان حضور دارند و گفتوگوهای خوبی در رابطه با کتاب و کتابخوانی در این نمایشگاه اتفاق میافتد. بسیای از مردم میتوانند نویسندههای مورد علاقه خود را ببیند و با آنها حرف بزنند.
پس فرصت مناسبی است تا در دومین 90 دقیقه گفتوگو، به مناسبت نمایشگاه کتاب، در مورد کتاب حرف بزنیم.
در بحث امروز به این موضوع می پردازیم.
چقدر کتاب می خوانید؟
کتاب در سبد خرید شما چه جایگاهی دارد؟
آخرین کتابی که خوانده اید چند وقت قبل بوده است؟
کتابخانه شخصی دارید؟
علت کم شدن مطالعه کتاب در جامعه و کمرنگ شدن کتابخانه ها در خانه ها و خلوت شدن کتابخانه ها چیست؟
زمان این گفتوگو 90 دقیقه است. از ساعت 11:30 دقیقه تا 13. نظرات ثبت شده بعد از این ساعت منتشر نخواهد شد.
چقدر آدم روشنفکر و با فرهنگی هستی تو که هر روز کتاب میخونی بقیه که کتاب نمیخونن مثل تو نیستن
1- هر روز حداقل یک ساعت و نیم کتاب می خوانم.
2-هر ماه حتما کتاب می خرم.
3-همیشه کتابی در دست برای مطالعه دارم.
4- آره..خدا رو شکر کتابخانه ی شخصی خوبی دارم
5- عدم احساس نیاز به دانایی
از قیمت کتاب که دیگه نگم بهتره.
چه بسیار کتاب که در خانه ها و کتابخانه ها خاک می خورند
من هر روز دستکم یک ساعت کتاب می خوانم. قبلا به بهانه این که وقت ندارم نمی خواندم ولی بعد دیدم که این یک خود فریبی است و می توان در اتوبوس، در مواقعی که منتظر هستیم، به جای نگاه کردن به برنامه های بی فایده تلویزیون ، قبل از خواب و ... کتاب خواند.
روزی بیشتر از 10 ساعت ( دانشجو تحصیلات تکمیلی و محقق هستم ) اوقات فراغتم هم با کتاب پر میشه
کتاب در سبد خرید شما چه جایگاهی دارد؟
در حال حاضر کتاب جدیدی نمی خرم و بیشتر از گوگل بوک و سایت های انلاین میخونم . قبلا شاید 20٪ درامدم رو صرف کتاب خریدن می کردم ولی الان ترجیح میدم از اینترنت استفاده کنم
آخرین کتابی که خوانده اید چند وقت قبل بوده است؟
همین دیشب !
کتابخانه شخصی دارید؟
بله . کتابخانه شخصی 250 کتاب( حدودا )
کتابخانه مجازی که حدود 25000 جلد کتاب هستش
علت کم شدن مطالعه کتاب در جامعه و کمرنگ شدن کتابخانه ها در خانه ها و خلوت شدن کتابخانه ها چیست؟
سوال اصلی شما به نظرم همینه .
شما باید در جامعه تون زمینه های فکری بوجود بیارید تا مردم برن دنبال جواب . وقتی سوالی بوجود نیاد مردم به دنبال جواب نمیرن .
این سوال هایی که ایجاد می شوند هم باید متناسب با نیاز های روزمره مردم باشند و نه سوالاتی که مربوط به مسایل بی ربط به جامعه و زندگی مدرن امروزیست
مردم باید احساس نیاز کنند .
و اینم در نظر بگیرید که انسان های موجوداتی مخیر آفریده شدند و وقتی براشون تعیین تکلیف میشه چی بخونن و چی نخونن مقاومت خواهند کرد . مثل وضعیتی که الان بوجود اومده
من سعی میکنم ماهی یه کتاب بخونم البته پول ندارم که کتاب بخرم از کتابهای دیجیتال استفاده میکنم.
من سعی می کنم هر ماه یک کتاب بخوانم و از انجا که فرصتی برای خریدن کتاب ندارم بیشتر کتابهای رمانم را از اینترنت می گیرم.
یا یک خانوم از قشر اکثریت جامعه چقدر برای رنگ کردن خودش در ماه هزینه می کنه؟
توی این مملکت همه چی اولویت داره و خلق خدا حاضرن بابتش از شکم خانواده شون بزنن ولی اون چیز رو بدست بیارن. چه پول ها که توی این مملکت صرف خرید این دو قلم جنس که نمی شه.
- بعنوان مثال برای درس تاریخ در مدارس. آموزش و پرورش فقط سرفصل تعیین کنه مثلا کلاس ۵ تاریخ اشکانیان. بعد معلم به دانش آموزها بگه تاریخ اشکانیان رو از هر منبعی دوست دارید بخونید بیاید کنفرانس بدید. این تاثیر خوبی داره که علاقه به کتاب غیر درسی نهادینه بشه از سن پایین.
- والدین بچه ها رو عادت بدن که کتاب هم میتونه تفریح باشه. وقتی از ۳ سالگی کودکمون میخوایم بهش جایزه بدیم یا ببریمش تفریح سریع میریم فست فود! دیگه فرهنگش میشه اما یه بار در ماه هم حداقل بعنوان تفریح و کادو با کتاب خوب آشناش کنیم.
- توجه به کتاب های داستانی و ادبیات خیلی مهمه. همه ما مخصوصا معلم های جامعه خوب درک کردن که ادبیات صحبت در جامعه خیلی تنزل پیدا کرده حتی نسل جدید تحصیل کرده هاشونم مثل بی سوادای قدیم دارن حرف میزنن تو کوچه و بازار...، غلط املایی در جوانان غوغا میکنه! اونوقت میگن فلان میلیون لیسانسیه داریم اما وقتی همین دیپلمه و لیسانسیه غلط املایی دارن اونم در هر خط دوتا، بی سواد حساب میشن نه باسواد! اینا خیلی خطرناکه.
- در مطالعه اینترنتی مراقب رعایت حقوق مولف باشیم. چه نویسنده ی ایرانی چه مترجم ایرانی که کلی وقت گذاشته تا درصد کمی از فروش بهش تقدیم بشه.
- کمی اولویت بندی یاد بگیریم و بهفرهنگ بها بدیم. آدم باسواد و با شخصیت آخر کار محبوبه و میمونه. یاد بگیریم بجای ارزش د
1 - هدف حتماً کتابخوانی است حالا به هر شکل آن و با نظر شما موافقم. اما یک نکته باید در نظر داشت که شکل کتاب اینترنتی آسیب هایی در کنار خود دارد که دلیل آن ورود به عرصه مجازی است و شاید به قصد کتاب خواندن وارد فضای مجازی شوید اما دریافتی شما از اطلاعات مطابق نیاز یا خواسته شما نباشد در صورتی که در شکل سنتی اینگونه نبوده است.
2 - علوم فکری (انسانی) و تجربی حتماً توان تولید ایده و فکر دارند منتها عرض کرده بودم که وقتی هزینه این کار بالا می رود و مثلاً شما یک ایده ناب تولید می کنید و آنرا به صورت کتاب به جامعه عرضه می کنید و کتاب شما یا در فروش دچار مشکل می شود یا سود ناچیزی می کند و بعد می بینید برخی دیگر در جامعه با دلالی (حتی دلالی ورزشی) پول های کلان به جیب می زنند حتماً انگیزه کم می شود!
3 - کتاب روانشناسی اشکالی ندارد به نظرم من نظرم را ناقص مطرح کرده بودم. عرضم این بود که در کنار کتاب های روانشناسی کتبی عرضه می شوند (که عمداً نخواستم چون تبلیغ آنها می شود اسم ببرم) که متاسفانه کمترین قرابتی با فرهنگ اسلامی و ایرانی ما ندارند. این یک ایراد است و باید به آن فکر کرد. البته در مجموعه روانشناسی هم متاسفانه برخی (که تعداد آنها را نمی توان لزوماً دقیق بگویم) در تضاد با فرهنگ دینی قدم می بردا
اونو به راحتی می خریم ولی می گیم کتاب گرونه!!!
من روزی نیم ساعت الی یک ساعت کتاب غیر درسی می خونم
در منزل و اوقات فراغت در زمینه های زندگی، خانواده ، مدیریت، اقتصاد، بورس، روانشناسی برنامه ریزی و مطالعه می کنم.
خرید کتاب و روزنامه جز سبد ماهانه مخارج من است و برعکس تفکر اطرافیان اصلا به این کار به مثابه حیف و میل اموال نگاه نمی کنم.
آخرین کتاب مورد مطالعه در ماه آبانماه رمان کوری اثر ساراماگو است.
کتابخانه شخصی بزرگی دارم و از سرمایه های مهم زندگی و دلخوشیهای من است.
علت کمرنگی مطاله در جامعه ایرانی:
1- روزمرگی جامعه به مشکلات رنگارنگ 2- پر رنگ بودن عوامل موثر غیر مطالعاتی در کسب و کار 3- غیر کارشناسی بودن فرهنگ سازی مطالعاتی 4- تحمیل کتابهای با عدم جذابیت و کارآمدی در طول دوران تحصیلی به دانش آموزان و دانشجویان 5- عدم آموزش سبک زندگی کردن به مردم 6- عدم آموزش تفکر به مردم 7- بی سیاستی در فرهنگ سازی چه توسط والدین و چه توسط جامعه آموزشی و رسانه ای(فرهنگ سازی در قالب خلاقیت، هنر، روانشناسانه و.. انجام نمی گیرد) در کل فرهنگ سازی خشک و به طور مستقیم تحمیل می شود.
متاسفانه نهاد کتابخانه های عمومی کشور به دلیلل کمبود بودجه و اعتبارات فاقد کاریی و سرویس دهی مناسب به مردم هستند.در این بین 6 هزار کتابدار کتابخانه به دلیل عدح حقوق و مزایای شغلی به عنوان سربازان جنگ نرم انگیزه کاری شان پایین بوده است.
کتاب گران است اما واجب است.ضروری است.مطمئنم وقتی که ما پای تلفن های هوشمندمان تلف می کنیم وقتی است که می توان صدها کتاب خواند.کتاب بخوانیم...
متاسفانه دربارۀ جامعۀ ایران به نظر می رسد کمبود مطالعه و سطحی نگری فراگیر شده است. اینکه یک جمله یک روز به نام شریعتی دست به دست می شود، فردا به نام کوروش و روز دیگر به نام کس دیگر نشانه سطحی نگری است.
البته این نکته را هم نباید از قلم انداخت که خواننده های سایت های وزینی چون عصر ایران را نمی توان در ردۀ کم مطالعه ها قرار داد، اما متاسفانه این گونه افراد درصد بالایی از جامعه را تشکیل نمی دهند.
1. زبان انگلیسی را خوب یاد بگیر تا مثل من ناچار نشوی ترجمه کتاب ها را بخوانی.2. دامنه و نوع کتاب هایی را که می خوانی و نویسندگان را متنوع کن.خودم اخیرا کتاب های فلسفی خواندن را شروع کرده ام دنیا و تصوراتم از فلسفه به کلی تغییر کرده. 3. من و همسرم در عمل آن قدر برای کتاب خریدن بودجه در نظر گرفته ایم و هر شب وقت می گذاریم که دخترم اصلا تصوری از یک شب بی مطالعه ندارد. این توصیه ی عملی ما بود.
این روزها دیگه بیشتر کتابهایی که روی موبایلم دارم رو میخونم. که متاسفانه کتاب خوب توشون کم پیدا میشه. اگه تو این زمینه بیشتر فعالیت بشه به نظرم میزان مطالعه مردم خیلی بالاتر میره. چون کتابهای موبایل همیشه در دسترسه. تقریبا تمام خونوادم به کتاب های موبایل معتاد شدن.
زندگی من به دو بخش تقسیم میشه:
قبل از آشنایی با کتاب و بعد از اون
من توی بدترین و بحرانی ترین شرایط زندگیم با کتاب و مطالعه دووم آوردم
من معتقدم هر کتاب با هر محتوایی خوندنش خوبه
خوندن و یادگیری کاریه که باعث قوی تر شدن شما میشه
وقتی اطلاعات شما بالامیره اعتماد به نفستون هم بالا میره
خوندن باعث میشه زندگی های دیگه رو تصور و تجربه کنی
باعث میشه یه صحنه رو دقیقا با شرایط و سلیقه ذهن خودت تجربه کنی
امیدوارم اگر شرایط چاپ و تولید کتاب و شرایط کتابخوانی بهتر از اینی که هست نمیشه حداقل بدتر از این نشه
و امیدوارم موضوع کتاب و کتاب خوانی به همون اندازه که اهمیت داره جدی گرفته بشه
من به شدت علاقمند به کتاب خوندن هستم.
ولی متأسفانه چند وقتی دور بودم.
چند وقتیه که دوباره شروع کردم و امسال خیلی جدی به خودم قول دادم که روزانه حداقل ۲۰صفحه کتاب بخونم. خداروشکر که تا الان موفق بودم.
کتابخانه کوچکی هم دارم.
بنظر من زمانهایی که در رفت و آمد هستیم، وقتهایی که تو مترو و اتوبوس هستیم زمان خیلی خیلی مناسبیه برای کتاب خوندن.
ممکنه وقت نداشتن، قيمت کتاب، عدم نیاز و یا نداشتن حوصله رو دلیل برای کتاب عده ای از مردم باشه
اما،
درسته که قیمت کتاب شاید کمی بالا باشه اما اگه بخوایم میتونیم با روزی ۵۰۰تومن یا هزار تومن ماهی یه کتاب بخریم
یا توی کتابخونه ها عضو بشیم و از کتابهاشون استفاده کنیم.
و بحث وقت نداشتن هم بنظرم در روز با برنامه ریزی میشه حداقل نیم ساعت زمان برای مطالعه اختصاص داد.
پوزش بابت طولانی شدن نظرم
چه بسیار کتاب که در خانه ها و کتابخانه ها خاک می خورند
كتابي كه در حال خواندنش هستم"عقلانيت و توسعه يافتگي ايران - اثر دكتر سريعالقلم است(توصيه ميكنم كه خوانده شود)". بنده كتاب را در سبد خريد خود دارم كما اينكه كتابخانه كوچكي هم با همكاري همسر و دخترم براي خودمان ساختهايم.
بهترین راه برای تبلیغ کتاب، کتاب دست گرفتن است. از بس مردم مطالعه نمی کنند دیدن کتاب دست دیگران حس خوبی به انها میدهد و بارها دیده ام که کودکان و یا افراد دیگر از شخص کتاب به دست الگو گرفته و تقلید می کنند و ...
کتابخانه ای با حداقل 3 تا 4 هزار کتاب داریم.
هر لحظه از کار بخوام تنفسی بدم میرم سراغ کتابهام. شاید در روز ساعتها سرم تو کتاب است.
به جای تماشای برنامه های الکی تلویزیون (چه داخلی و چه خارجی!) سعی میکنم کتاب بخونم.
پسر و دختر و همسرم هم اهل کتاب هستند.
روی میز کارم حداقل 10 کتاب خوب برای خواندن هست.
علت کم شدن کتابخوانی، عدم فرهنگ سازی درست و مشغول کردن دانش آموز و دانشجو به حفظ کردن و تست زدن و نمره است !
اگر از زمان دبستان و دبیرستان به کتابخوانی اهمیت داده بشه، طرف میفهمه که کتاب اصلا هم گرون نیست.
الان بهترین کتاب به قیمت بدترین پیتزا قابل تهیه است.
پس بحث قیمت اصلا مطرح نیست.
- سعی میکنم در راستای کمک به نشر کتاب، کتابهایی که میخواهم بخوانم را خریداری کنم ولی با این وجود کمتر از 2% مخارج روزانه صرف خرید کتاب میشه.
- آخرین کتابی که خوندم "گهواره گربه" و دو روز پیش بود.
- کتابخانه شخصی دارم.
- علت کمرنگ شدن کتابخوانی:
1) فرهنگ کتابخوانی میبایست در مدارس ترویج میشد که مغفول ماند.
2) هنوز هم هیچ نهاد فرهنگی به معرفی کتابهای خوب و ترویج کتابخوانی همت نمیکنه.
3) اختلاف طبقاتی زیاد و لذا رونق فرهنگ تجملپرستی.
4) وجود سانسورهای زیاد در کتابهای موجود که به متن اصلی صدمه زیاد میزند.
5) دغدغهی معیشتی در اقشار مختلف جامعه
1-خیلی راحت تحت تأثیر تبلیغات و Propaganda قرار می گیرند؛
2-حرف های تکراری می زنند؛
3-دایره ی واژگان آنها بسیار محدود است؛
4-خود را نمی شناسند؛
5-با هیجان و احساس زندگی می کنند؛
6-بخش استدلالی ذهن آنها تقریباً تعطیل است؛
7-استعداد پوپولیست شدن را پیدا می کنند؛
8-قوای عقلی آنها پرورش نیافته است؛
9-بر آنچه می گویند خیلی کنترل ندارند؛
10-گوش کردن به دیگران را نمی آموزند؛
11-مستعد پذیرش شایعات هستند؛
12-اهمیت متفاوت بودن انسانها را کشف نمی کنند؛
13-مغز، حالت سولفاته پیدا می کند؛
14-غلظت یادگیری آنها به شدت کاهش می یابد؛
15-فرصت فکر کردن در زندگی را از دست می دهند؛
16-با واژه «انتقاد» بیگانه اند؛
17-زمینه های تداوم اقتدارگرایی را فراهم می آورند؛
18-حرف های نسنجیده زیاد می زنند؛
19-منافع خود را به خوبی تشخیص نمی دهند؛
20-با واژه «مشورت» ناآشنا هستند؛
21-حکومت ها را خوشحال می کنند؛
22-باعث می شوند که نظام حزبی در یک کشور شکل نگیرد؛
23-زود عصبانی می شوند؛
24-از حقوق شهروندی خود و دیگران ناآگاه هستند؛
25-برای رشد فکری و شخصیتی، احساس نیاز نمی کنند؛
26-در همه زمینه ها، اظهار نظر می کنند؛
27-راحت بر دیگران القاب می گذارند؛
28-تفاوت بین توهم و غیرتوهم را نمی دانند؛
29-تعریفشان
2.هر دوماه یک بار حتما یک خرید دارم
3.همین هفته گذشته.بادبادک باز خالد حسینی.خیلی خوب بود پیشنهاد میکنم و الان هم انسان در جستجوی معنی را شروع کردم
4.بله.یه کتابخونه کوچولوی صمیمی و میخام یواش یواش مادری کنم براش و بزرگترش کنم
5توهم دانستن
بنده روزانه کتاب می خوانم قبلا اصلا به رمان علاقه نداشتم ولی دو سه سالی هم هست که رمان می خوانم ..
روش خودم را هم در خواندن تغییر داده ام قبلا هر کتابی را که شروع میکردم باید تمام میکردم ولی ولی اکنون دو سه تا کتاب میآرم از هر کدامشون در طول روز یک بخشی را می خوانم...
به نظر من آنهای که کتاب می خوانند با آنهایی که اصلا مطالعه ندارند خیلی فرق دارند از هر نظر حتی از نظر ظاهر...
عادت به مطالعه باید از کودکی آغاز شود طعم خواندن و مطالعه اگر از بچگی ایجاد شود ادامه پیدا خواهد کرد و اصلا تمام شدنی نیست...
امیدوارم که مادران فرزندان کوچکشان را از همان اوان کودکی (دو سالگی به بعد )به
کتابخونه بیاورند و آنها را با کتاب، خواندن و مطالعه آزماش کنند.
از کتاب های درسی و تخصصی تکراری و غیر مفید در کتابخانه زیاد دارم.
کتابخانه در دسترس ندارم.
تبلیغ مناسبی برای کتاب و کتابخوانی در جامعه نیست و اولویت نسل جوان نیست انگار
مدارس هم از سر خود وا می کنند
1- فرهنگ کتاب خوانی از کودکی در ما نهادینه نشده
2- مطالعه در آموزش و پرورش فقط محدود به کتب درسی شده
3- نهادهای فرهنگی کشور برای کتاب خوانی هیچ برنامه مشوقی ندارند.
4- در سیستم آموزش و پرورش و سایر سیستم های اداری و دولتی ما اهمیتی برای افراد اهل مطالعه و باسواد و کم سواد وجود ندارد.
5- در فرهنگ فعلی ما هر کجا بخواهی بحث علمی انجام بدهی کسی آن را جدی نمی گیرد و به آن اهمیت نمی دهد.
6- علم و مدیریت علمی در اغلب ارگان ها و سازمان ها جایگاهی ندارد.
6- رشد بی رویه مدرک و مدرک گرایی و تربیت افراد مدرک به دست ولی بی سواد منجر به بی اعتمادی به علم و کتاب شده است.
ضمنا مردم ایران مردمی مد گرا هستند در گذشته مطالعه و کتاب خوانی و روشنفکری مد جامعه بود ولی در حال حاضر مردم به موارد دیگری گرایش دارند شاید چون افراد کتابخوان و روشنفکر در جامعه بصورت علنی تبلیغ نشده و حاضر نمیشوند این علاقه کم شده
ولی اخیرا من یک راه حل عالی پیدا کرده ام چون زمان زیادی را برای رسیدن و بازگشت به محل کار صرف میکنم از کتابهای صوتی استفاده میکنم ؛ عجیب است هنوز یک هفته نگذشته به نوعی معتاد شنیدن کتابهای صوتی شدم