عصر ایران - روز چهارم جشنواره فیلم فجر سی و هشتم در سینما رسانه (پردیس ملت) با نمایش 3 فیلم داستانی آن شب (کوروش نظر آهاری) ؛ درخت گردو (محمدحسين مهدويان) ؛ دوزیست (برزو نیکنژاد) و مستند خسوف (محسن استاد علی) و فیلم کوتاه اشغال (علی عزیزی) همراه بود.
«آن شب»/ کوروش آهاري/ سودای سیمرغ ؛ نگاه نو
کوروش آهاري فيلمساز ايراني_آمريکايي است که تا قبل از ساخت «آن شب»، تهيه کنندگي، کارگرداني و نويسندگي چند اثر غير ايراني را بر عهده داشته است. آهاري سال پيش پروژه «آن شب» را با حضور عوامل ايراني و خارجي جلوي دوربين برد که يکي از اهداف مهم و اوليه فيلم، اکران در ايران است. شهاب حسيني از سال 94 وارد مسير تازهاي شد و با کارگردانهاي جوان زيادي براي ورود به سينما و حمايت از آنها همکاري کرد. «آن شب» محصول شرکت دوقلوي حسيني در آمريکاست و اولين تجربه بازيگري ستارهي محبوب سينمای ایران در آمریکا است. او با «آن شب» بعد از چهار سال به جشنواره فجر بازگشته است.
«آن شب» يک فيلم ترسناک و روانشناختي درباره يک زوج ايراني و فرزند يکساله آنها در آمريکاست که با حادثه وحشتناکي در يک شب تمام نشدني مواجه ميشوند. حضور يک فيلم ترسناک ميتوانست از جذابيتهاي اين دوره از جشنواره باشد.
آن شب جاهای که میخواهد ترسناک باشد ترسناک است یعنی در فضا سازی و فرم اتخاذ شده آن صحنهها به خوبی عمل کرده است اما مشکل اصلی فیلم در خشت اول یعنی فیلمنامه آن است.اصطلاحا موتور فیلم خیلی دیر روشن میشود حدود نیم ساعت از شروع فیلم گذشته است و هنوز در مقدمه چینی و فضا سازی سیر میکند، بخش افتتاحیه فیلم مهمانی خانوادگی زوج اصلی با دوستان ایرانی هیچ کاربردی در قصه ندارد و فیلم میتوانست از جایی آغاز شود که این زوج به دنبال یافتن هتلی هستند تا شب را در آن به صبح رسانند.
فیلم شخصیت پردازی درستی از شخصیت شهاب و همسرش ارائه نمیدهد به همین دلیل تا پایان فیلم پرسشهای زیادی پیش میآید که بیپاسخ هم میماند. برای مثال رابطه شهاب حسینی و آن دختری که روحش ظاهر میشد و او را آزار میداد چه بود و چه سرانجامی پیدا کرده بود؟ ارتباط این زوج (شهاب حسینی و همسرش در فیلم) چرا چند سال قطع شده بود؟ چرا دوباره به این رابطه برگشته بودند؟ شغل ، پایگاه اجتماعی آنها چیست؟ و ...
اگرچه شهاب حسینی در ایفای نقش خوب عمل کرده و از عهده آن برآمده است اما یک فیلم را بازی یک بازیگر نجات نمیدهد، باید هماهنگی در بین تمام اجزا فیلم باشد تا آنرا موفق سازد.
( امتیاز : 1 از 5 )
«درخت گردو»/ محمدحسین مهدویان/ سودای سیمرغ
«درخت گردو» آخرین فيلم محمدحسين مهدويان است، اين پنجمين حضور پي در پي او در ماراتن فجر است که البته رکوردي از يک کارگردان به شمار ميآيد.
قصه فیلم در ارتباط با بمباران شیمیایی شهر سردشت/ آذربایجان غربی و روستاهای اطراف آن در تیر ماه سال 1366 است و داستان خانوادهای را روایت میکند که بمباران شیمیایی چه اثرات هولناکی برای آنها به همراه دارد.
اولین نکته مثبت فیلم درخت گردو مطرح ساختن اتفاقاتی چون بمباران شیمیایی سردشت است که تا به حال اقدام در خور آن فاجعه صورت نگرفته است و این برای اولین بار است که رسانه سینما بر روی آن دست گذاشته است.
به لحاظ کارگردانی و روایت داستان، صحنه پردازی و فضاسازی تاریخی فیلم موفق است و بازی پیمان معادی واقعا چشمگیر و تحسین برانگیز است. قطعا معادی یکی از کاندیدهای سیمرغ بهنرین بازیگر مرد نقش اصلی این دوره از جشنواره است.
فیلم به لحاظ احساسی کاملا مخاطب را درگیر میکند ولی از همین نقطه هم آسیب میبیند، در این درگیر کردن احساس تماشاگر پافشاری فیلم هندی وار از خود نشان میدهد. اگر این نقیصه را رفع کند که با تدوین مجدد کاملا عملی است فیلم تاثیر گذارتری خواهد بود.
نکته منفی دیگر فیلم استفاده از مهران مدیری در نقش یک دکتر است، شاید بسیاری بازی مدیری را فاجعه توصیف کردهاند اما واقعیت آنست که فاجعه نیست بلکه اگر به جای او بازیگر دیگری این نقش را ایفا میکرد این همه اتفاقات فرا متنی وارد تحلیل و نظر درباره درخت گردو نمیشد. به همین سادگی. ولی فروش در سینما مهم است واستفاده از مدیری شاید از این منظر بوده باشد!
در پایان بندی فیلم نوشتهای از آمار ان بمباران شیمیایی نقش بست که : «در پی بمباران شیمیایی سردشت 130 نفر کشته شدند» پرسشی که شکل گرفت این بود کشته یا شهید؟ قطعا شهید هستند و احتمالا اشتباهی غیر عمد صورت گرفته است!
( امتیاز : 2.5 از 5 )
در این رابطه بیشتر بخوانید:
تمام فیلمهای حاضر در جشنواره فجر امسال / شرایط تولید، شانس جوایز، حاشیهها و ... (+عکس)
روز دوم جشنواره فجر در سینمای رسانه ؛ فیلمها و حاشیهها (+عکس)
روز سوم جشنواره فجر در سینمای رسانه ؛ فیلمها و حاشیهها (+عکس)
«دوزیست»/ برزو نيک نژاد/ سودای سیمرغ
برزو نيک نژاد کارگرداني در سينما را با «ناخواسته» شروع کرد و پس از ساخت دو فيلم کمدي «زاپاس» و «لونه زنبور»، حالا با فيلم اجتماعي «دوزيست» به جشنواره فجر آمده است. قصه دوزیست درباره چند رفیق است که با ورود دختری ناشناخته به خانه آنها درگیر یک سری اتفاقات جدید میشوند و ...
از نکات جالب توجه دوزیست حضور بازیگران حرفهای چون جواد عزتی، سعید پورصمیمی، هادی حجازی فر، پژمان جمشیدی، مانی حقیقی، ستاره پسیانی و ... در آن است. که انصافا حضور مانی حقیقی بر اساس شخصیتی که ایفا میکند جای تعجب دارد!
دوزیست فیلم اجتماعی در راستای رساندن این پیام است که هر کس به فکر منافع خودش است، اما پایان آن به شکل فیلمهای سرقت بزرگی و کلاهبرداری و ... با یک پیچش ناگهانی تمام میشود!
اگرچه این تمهید غیر قابل پیش بینی است اما آسیب بزرگی به فیلم میزند، یعنی فضا و جهانی که فیلم میسازد قرار است یک نقد اجتماعی باشد ولی به جای القای این پیام در پایان خندهای از سر مرد رند بازی به مخاطب میدهد.
واقعا دوزیست در خود فیلم هم دوزیستی شده است که البته در هیچکدام نمیتواند زیست کاملی داشته باشد. باز مشکل ز فیلمنامه است، ای فیلمنامه لعنتی!
از نکات جالب فیلم حضور سعيد پورصميمي بازيگر پيشکسوت و گزيده کار سينماست که باز نشان میدهد چقدر بازیگر توانمندی است.
( امتیاز : 1.5 از 5 )
حاشیههای روز چهارم (روز کُردها):
محمد درمنش تهیه کننده «آن شب» در سخنانی درباره بحث مالکیت فیلم و تولید مشترک این اثر توضیح داد: اگر در آینده در سینمای ما فرصت تولید اثر با حضور تیمهای گسترده و چند سرمایهگذار وجود داشته باشد فیلمها به پختگی بیشتری میرسند و سینمای ما پیشرفت خواهد کرد. به دلیل اینکه این فیلم قرار بود مخاطب جهانی داشته باشد تلاش شد به ترکیب خوبی از عوامل فیلم برسیم. یکی از دلایل مهم ساخت آن در آمریکا به این دلیل بود که دوستان ایرانی ساکن آمریکا و بازیگران بتوانند در اقصی نقاط جهان فیلم بسازند و البته محور اصلی یک اثر باشند.
او در پاسخ به چرایی غیبت شهاب حسینی در نشست فیلم گفت: شهاب حسینی مشغول فیلمبرداری یک فیلم در خارج از کشور است؛ اما در اکران روز نوزدهم بهمن ماه حضور خواهد داشت.
کوروش آهاری کارگردان فیلم هم گفت: در سینمای آمریکا به هنرمندان ایرانی بها نمیدهند. ما میخواستیم به این مساله دامن بزنیم و از این فرصت استفاده کنیم تا هنرمند ایرانی ساکن در آمریکا را پررنگتر کنیم. نسل جدید ایرانیهای آمریکا دوست دارند به مردم خودشان ادای احترام کنند و البته ما میخواستیم چهره مردم ایران را در آمریکا نشان بدهیم که زندگی خیلی لوکسی ندارند!
در نشست فیلم "درخت گردو" مهران مدیری که با عینک به سالن آمده بود، در ابتدا خطاب به حاضران و پس از درخواست عکاسها برای برداشتن عینک دودیاش توضیح داد : دو شب است که نخوابیدم و چون در سالن گریه هم کردم خیلی چهرهام مناسب نیست و فکر نکنید قیافه گرفتهام.
یکی از دلایل علاقهام به بازی در این فیلم این بود که خودم در آنجا بودم یعنی زمان بمباران سردشت در بانه بودم و بعد به آنجا رفتیم و از نزدیک اتفاقهایی را دیدم.
اما این را باید بگویم که من عاشق مردم کُرد هستم و در همه سالهای حضورم در جنگ در کردستان بودم و با آنها زندگی کردم. آنها بسیار شریف،کتابخوان و آدم حسابی و شگفت انگیز هستند و خواستم ادای دین کنم به آنها که سالها میزبان ما بودند.
در این نشست پیمان معادی حضور نداشت اما از طریق تلفن از ابتدا در جریان صحبت ها بود و تلفنی هم در بحث شرکت کرد؛ وی با تمجید از مدیری و خوشتیپ دانستن او براساس عکسی که از نشست برایش فرستاده شده بود، به صحبت های مدیری درباره کُردها اشاره کرد و گفت: هرچه از این قوم و ملت بگویم کم گفتم. ممنون هستم که اجازه دادند لباس زیبایشان را بپوشم، با لهجهشان صحبت کنم و ما را در خانههایشان پذیرفتند. امیدوارم توانسته باشم ادای دین کرده باشم به این بخش از تاریخ سرزمینم و سر تعظیم فرود میآورم به رنجی که در این سالها کشیده و میکشند.
در فضای مجازی و نیز خارج از دایره خبرهای رسمی رسانهها، بحثهای نسبتا تندی درباره فیلم مجیدی و اطلاعیه جشنواره داغ بود و عدهای منتقد بودند که اگر فیلم «خورشید» مجید مجیدی به دلیل تکمیل نشدن مراحل فنی تا تاریخ ۱۴ بهمن نرسیده پس چطور مورد پسند هیأت انتخاب قرار گرفته است؟ و اینکه چرا جشنواره یا مدیرانش باید بخاطر نام «مجیدی» از او حمایت ویژهای کنند؟
ابن بحثها در پایان روز چهارم جشنواره وارد مرحله جدیدی شد چرا که ستاد جشنواره شامگاه ۱۵ بهمن اعلام کرد، فیلم مجیدی به جشنواره رسیده و اولین نمایش آن در سینمای ایران مال در روز چهارشنبه خواهد بود. اما در این خبر اشارهای نشده که با وجود این تاخیر و اینکه فیلم «پسرکشی»، هم در جدول نمایش و هم رایگیری مردمی جایگزین «خورشید » شده است، آیا این فیلم باز هم داوری خواهد شد یا خیر؟!
در این روز حسین انتظامی رییس سازمان سینمایی هم به پردیس ملت آمد و به تماشای فیلم دوزیست بروز نیکنژاد هم نشست.
او در بازدید از سینمای رسانه، از سوی خبرنگاران درباره فضای تلخ بسیاری از فیلمها مورد پرسش قرار گرفت و در پاسخ به اینکه آیا میتوان از تعدد این فیلمها کم کرد؟ گفت: مطابق مقررات، سازمان سینمایی تنها نقش نظارتی در تولید فیلمها دارد و فیلمسازی در چهارچوب شورای پروانه ساخت است و معیارهای مشخصی دارد. طبیعتا فیلمسازان براساس علایق، برداشت خود از اجتماع و اولویتهای مدنظر، انتخاب میکنند که چه فیلمی بسازند. امسال هم تنوع موضوعی و گونهای خوبی در فیلمها داریم که این به داشتن تصویر درست از سینمای ایران کمک میکند.
انتظامی همچنین به حرفهایتر شدن فضای سینمای رسانهها و نشستهای پرسش و پاسخ فیلمها اشاره کرد؛ مسئلهای که در چند سال اخیر بسیار مورد توجه خبرنگاران بوده تا از حضور افراد غیرحرفهای که در طول سال فعالیت مستمری در حوزه سینما ندارند در سالن رسانهها جلوگیری شود.
با این حال با وجود این حساسیت، هر سال بیشتر خبرنگاران و عکاسان و منتقدان به دیدن چهرههایی غیرسینمایی اما شناخته شده و سینمادوست عادت دارند تا جایی که امسال نبودشان به چشم آمده است، از جمله عادل فردوسیپور که گاهی به عنوان مهمان به کاخ جشنواره میآمد اما حالا که در قاب تلویزیون هم دیده نمیشود غیبتش در جشنواره فیلم فجر بیشتر مشهود است.