عصر ایران؛ دکتر جلیل بیات (پژوهشگر روابط بین الملل)- در جهانی که آنارشی و زور از مولفه های اصلی آن محسوب می شود، داشتن قدرت نظامی برای حفظ امنیت و توسعه کشور لازم است و باید در کنار توجه به قدرت اقتصادی و فرهنگی، در حفظ و ارتقای قدرت نظامی نیز کوشید.
ایران در 4 دهه گذشته به دلیل تحریم های تسلیحاتی از داشتن صنایع نظامی روز دنیا محروم بوده است. با این حال با تکیه بر دانش بومی توانسته به خصوص در صنایع موشکی پیشرفت قابل ملاحظه ای کسب کند؛ به طوری که اکنون موشک های ایران یک نیروی بازدارنده قوی محسوب می شوند. از این منظر هیچ عقل سلیمی قبول نمی کند ایران چنین اهرم قدرتی را از دست بدهد. با این حال توجه به یک نکته در این موضوع اهمیت دارد و آن اینکه ایران نباید با سخنان یا اقداماتی باعث هجمه دشمنان به این اهرم قدرت خود شود.
به طور مثال مقامات ایران در بالاترین سطح بارها عنوان کرده اند موشک های ایران جنبه دفاعی دارند و ایران هیچگاه شروع کننده جنگی نخواهد بود. اما نوشتن شعارهایی مبنی بر نابودی اسرائیل به خط عبری بر روی موشک ها در واقع نقض چنین ادعایی و دادن بهانه به دست بدخواهان کشور است. بماند که این اقدام حتی با سیاست راهبردی ایران درباره مسئله فلسطین نیز در تضاد است؛ چراکه مقام معظم رهبری بارها عنوان کرده اند نابودی رژیم سیاسی اسرائیل از طریق فرایند دموکراتیک و به دست مردم فلسطین انجام خواهد شد. لذا اینکه دشمنان از توان موشکی ایران تا حدی مطلع شوند تا نوعی بازدارندگی برای کشور ایجاد شود کاملا درست است، اما اینکه آنها را تحریک کنیم یا بهانه دست آنها دهیم اشتباه است.
اینکه چرا صرفا با موشک های ایران مخالفت می شود شاید به همین دلیل است، وگرنه امارات، عربستان یا اسرائیل نیز موشک های با برد بالا دارند. در واقع یک مشکل اساسی در این موضوع این است که برخی مقامات ایران سیاست های اعلامی تند و تیزتری نسبت به سیاست های اعمالی کشور دارند.
در اینجا لازم است به بیانات مقام معظم رهبری در نهی چنین رفتاری اشاره شود که در دیدار با کارگزاران نظام در 9 بهمن 1368 و در لزوم رعایت عزت، حکمت و تقیه در سیاست خارجی کشور فرمودند: «... الان هم استکبار جهانى یک قدرتى است، شما هم یک مقاصدى دارید، یک کارهایى میخواهید انجام بدهید؛ هیچ لزومى ندارد که این کارها مرتّب در تریبونها [گفته بشود]، هر کسى مسابقه بگذارد که فلان کار را میخواهیم بکنیم، مکرّر بگوییم و نکنیم. ... من میبینم بعضى از برادرها، یک جاهایى که خیال میکنند فقط خودشان هستند، یک مطالبى را، یک اهدافى را، یک آرزوهایى را به زبان میآورند و میگویند که دشمن از آن سوء استفاده میکند.»
به نظر می رسد اگر در 31 سال گذشته به این فرمایش رهبری عمل شده بود اکنون ایران و توان موشکی آن کمتر در معرض انتقاد و درخواست های غیرمعقول و زیاده خواهانه دشمن بود.
اما جدا از مسئله توان موشکی، ایران می بایست برای افزایش قدرت نظامی خود اقدامات دیگری نیز انجام دهد. یکی از آنها توجه به تغییر ساختار جنگ ها از کلاسیک به مدرن است. در جنگ مدرن قدرت نظامی تغییر بسیاری یافته و تکنولوژی در آن حرف نخست را می زند. اکنون صحبت از جنگ الکترونیک و سایبری است و ایران باید توان خود را در این حوزه افزایش دهد. در عین حال نباید از توجه به نیروی انسانی غافل شد. در نهایت سرمایه اصلی هر کشور یا ارتشی، نیروی انسانی آن است. ارتقای کیفیت آموزش و به روز رسانی آن و افزایش کیفیت تجهیزات حمایتی و همراه نیروی انسانی از جمله اقداماتی است که باید در دستور کار قرار بگیرد.
اما انعقاد توافق های نظامی و امنیتی با همسایگان و متحدان یک راه غیرمستقیم برای ارتقای قدرت نظامی کشور است. پیمان های دفاعی منجر به هم افزایی و بازدارندگی در برابر تجاوزات احتمالی دشمن می شود. چنانچه پیش شرط تنش زدایی و گسترش روابط در خارج که در قسمت نخست این یادداشت به آن اشاره شد در دستور کار قرار بگیرد، آنگاه نه تنها امکان انعقاد چنین پیمان هایی در سطح دوجانبه ممکن خواهد شد، بلکه حتی می توان به امکان به نتیجه رسیدن پیمان های منطقه ای مانند طرح ابتکار صلح هرمز نیز امیدوار شد.
در جهانی که آنارشی و زور از مولفه های اصلی آن محسوب می شود، لزوم داشتن قدرت نظامی انکار ناپذیر است، اما این قدرت را باید با تدبیر، هوشمندی و دوراندیشی همراه کرد. ضمن آنکه با توجه به تغییر منابع قدرت در جهان امروز، صرف قدرت نظامی برای قوی شدن کفایت نمی کند و به همین دلیل در دو یادداشت قبلی به قدرت اقتصادی و فرهنگی نیز در دستیابی به هدف قوی شدن کشور اشاره شد.