عصر ایران ؛ کاوه معینفر - از قسمت هشتم سریال یاغی شاهد حضور نیکی کریمی در نقش شیما همسر سابق بهمن (پارسا پیروزفر) بودیم، در شمایلی جدید که کمتر از نیکی کریمی سراغ داشتهایم، اتفاقا این نقش جدید بسیار هم به چشم آمد و اصطلاحا نیکی کریمی در آن خوش درخشید.
نیکی کریمی در این 5 قسمت از سریال یاغی در نقش شخصیتی ظاهر شد که خارج از کشور به دلیل قاچاق مواد مخدر 15 سال درزندان بوده و حال برگشته است تا انتقامش را از شوهر سابق و همسرش که دوست صمیمی هم بودهاند (طلا با بازی طناز طباطبایی) بگیرد که او را به حال خود رها کرده بودند.
کریمی در القا همزمان چندین حس همزمان، موفق بوده است از عطش انتقامی که دارد تا زندگی بر باد رفته خود و همچنین افشا واقعیت بهمن ، طلا و ... نکته جالب توجه شخصیت شیما در یاغی این است که از تمام مولفههای سابق نیکی کریمی و نقشهایی که در آن بازی کرده است فاصله میگیرد و در هیبتی جدید ظاهر میشود.
دیگر او آن زن معصوم زیباروی نیست که در مقابل مرد قصه منفعل و قربانی باشد مانند نقشهایی چون سارا (داریوش مهرجویی) یا فرشته در دو زن (تهمینه میلانی) و ... او سر در گم در اتفاقات و پیچ و خم زندگی نیست مانند بوی پیراهن یوسف (ابراهیم حاتمی کیا) یا واکنش پنجم (تهمینه میلانی) و ... اتفاقا کاملا می داند چه هدفی دارد و برای رسیدن به این هدف از هیچ کاری دریغ نمیکند.
حتی به لحاظ گریم ظاهر هم سعی شده است چهرهای از او در یاغی ببینیم که تا به حال در فیلمهای سابق او ندیدهایم . چهره ای که البته هم راستا به شخصیت و نقشی است که در این سریال دارد. خلق چنین شخصیتی بعد از نویسندگان سریال قطعا حاصل جسارت محمد کارت به عنوان کارگردان و خود نیکی کریمی است.
نیکی کریمی در آخرین قسمت پخش شده از سریال یاغی (قسمت دوازدهم) توانایی خودش را به خوبی نشان داد در ارائه یک شخصیت چند وجهی شدیدا افسرده ، فریب خورده ، زندگی باخته، به شدت خطرناک اما شاید معصوم و قربانی.
به قول معروف نیکی کریمی زمانی در سینمای ایران به عنوان سوپر استار مطرح شد که سوپر استار بودن (مخصوصا برای خانمها) اصلا باب نبود. به جرات می توان گفت او بعد از انقلاب اولین زنی بود که در میان مردم به شهرتی فراتر از حد تصور از طریق سینما دست یافت.
نیکی کریمی در سال 1368 در اولین فیلم سینمایی به اسم وسوسه ساخته جمشید حیدری بازی کرد ولی در سال 1369 با فیلم عروس بهروز افخمی بود که او معروف شد.
اما نکته جالب توجه این است که به دلیل زیبایی صورت فعالیتهای او در زمینههای دیگر همواره تحت الشعاع قرار گرفت و شاید حتی بتوان گفت به او ظلم و بی توجهی شد. از فیلمسازی گرفته تا ترجمه کتاب، نویسندگی، تهیه فیلم و ...
خود او هم همواره به نوعی از این رویه شکایت داشته است، زمانی مجله فیلم در یک شمارهاش پروندهای داشت و به کارگردانانی پرداخته بود که یک یا دو فیلم ساخته بودند و اصلا به نیکی کریمی اشاره نشده بود که آن زمان 2 فیلم ساخته و حتی یکی از فیلمهایش به جشنواره کن راه پیدا کرده بود.
در تمام دنیا هم این قضیه وجود دارد، بازیگرانی که به واسطه چهره زیبا در سینما معرفی میشوند همواره در معرض تکراری شدن و حضور در فیلمها و نقشهای جواب گرفته قبلی قرار میگیرند و اتفاقا بازیگرانی ماندگار میشوند که سعی میکنند تا این رویه را در هم شکنند.
از مارلون براندو بگیر تا نمونههای سالهای نزدیکتر مانند شارلیز ترون که در فیلم هیولا (2003) سعی کرد تمام آنچه از او در ذهن تماشاگر بود را بر هم زند که موفق هم بود و جایزه اسکار، گلدن گلوب و ... به عنوان بهترین بازیگر زن را به دست آورد. نمونه داخلی آن هم فریماه فرجامی در فیلم نرگس رخشان بنی اعتماد است که در نقش آفاق با چهره و شخصیتی کاملا متفاوت ظاهر شد.
همواره کسانی که تلاش میکنند در دام تکرار گرفتار نشوند و به جای آسانترین راه ، مسیر سخت را انتخاب میکنند قابل تقدیر هستند، مخصوصا افرادی که معروفیت زیادی دارند.
تا به امروز می توان لقب یاغیترین شخصیت سریال یاغی را به نیکی کریمی داد که هر آنچه از او در ذهن مخاطبان وجود داشت را با این نقش شیما کاملا عوض کرد و در یک نقش جدید ظاهر شد.
در ضمن، مرحبا به خانم کریمی
یه سر و گردن از پارسا و طناز بالاتر بازی کرد