۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۶۱۵۳۴
تاریخ انتشار: ۲۲:۲۳ - ۲۱-۰۷-۱۴۰۱
کد ۸۶۱۵۳۴
انتشار: ۲۲:۲۳ - ۲۱-۰۷-۱۴۰۱
واژه‌خانۀ عصر ایران

"انگلیسی حقیر" یعنی چه؟

انگلیسی‌های حقیر "امپریالیست" نبودند یا حداقل جزو مدافعان پرشور و تمام‌عیار امپریالیسم بریتانیا نبودند و بیشتر کوشش خود را صرف اصلاح امور داخلی انگلستان و بریتانیا می‌کردند.

عصر ایران - عبارت "انگلیسی حقیر" (Little Englander) در سال‌ها بلکه چند دهۀ اخیر چندان رایج نیست، ولی قبلا در وصف آن دسته از مقامات سیاسی بریتانیا به کار می‌رفت که مخالف سیاست استعماری انگلستان بودند.

در واقع این گروه از مقامات سیاسی بریتانیا، اعتقاد چندانی به "امپراتوری بریتانیا" نداشتند یا دست کم اولویت آن‌ها "مسائل امپراتوری" نبود و بیشتر کوشش خود را صرف اصلاح امور داخلی انگلستان و بریتانیا می‌کردند.

به عبارت دیگر، انگلیسی‌های حقیر "امپریالیست" نبودند یا حداقل جزو مدافعان پرشور و تمام‌عیار امپریالیسم بریتانیا نبودند.

ویلیام گلادستون، نخست‌وزیر بریتانیا در قرن نوزدهم، یکی از این سیاستمداران بود که برخلاف نخست‌وزیرانی چون بنیامین دیسرائیلی (1881-1804) و وینستون چرچیل (1965-1874) امپریالیست نبود و به مسائل داخلی بریتانیا بیش از بسط قدرت و نفوذ امپراتوری بریتانیا توجه داشت.

چرچیل احتمالا آخرین نخست‌وزیر بریتانیا بود که سخت پرهیز داشت از اینکه مصداق "انگلیسی حقیر" باشد. او حتی پس از جنگ جهانی دوم، با ناکامی تلاش می‌کرد عظمت امپراتوری بریتانیا را حفظ کند ولی جهدش برخلاف روند تاریخ بود.

اعطای استقلال به هندوستان در 1947 از سوی کلمنت آتلی، نخست‌وزیر وقت بریتانیا، با انتقاد چرچیل مواجه شد و طبیعتا چرچیل، آتلی را مصداق یک "انگلیسی حقیر" می‌دانست اما جانشینان چرچیل نیز، یعنی نخست‌وزیران بعدی حزب محافظه‌کار بریتانیا، کم‌وبیش ناچار شدند واقعیت پسااستعماریِ دورانِ پس از جنگ جهانی دوم را بپذیرند.

در واقع لقب منفی "انگلیسی حقیر" برخاسته از مناسبات عصر استعمار بود و سلسله نهضت‌ها یا انقلاب‌های ضد استعماری در گوشه و کنار جهان در طول قرن بیستم، بویژه پس از جنگ جهانی دوم، موجب کمرنگ شدن بار منفی این عبارت مذکور شد.

به عبارت دیگر سیاستمداران انگلیسی به تدریج دریافتند که دفتر تاریخ ورق خورده است و عصر عظمت امپراتوری بریتانیا به سر آمده و باید با عقب‌نشینی از عظمت‌طلبی سابق و اعطای استقلال به مستعمرات یا کشورهای تحت سلطه‌شان، با واقعیات جهان جدید سازگار شوند.

علاوه بر ظهور جنبش‌های ضد استعماری در مستعمرات کشورهای اروپایی، پس از جنگ جهانی دوم آمریکا و شوروی نیز مخالف استعمارگری اروپاییان بودند.

در بریتانیا هم حزب کارگر بیش از حزب محافظه‌کار موافق استعمارزدایی از سیاست کشورشان بود. برخلاف فرانسه و پرتغال، انگلیسی‌ها با سهولت بیشتری با اعطای استقلال به مستعمراتشان موافقت کردند تا درگیر جنگ‌های پرهزینه نشوند.

 از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۵، مردمِ خارج از خاک اصلی بریتانیا که تحت فرمان لندن بودند، از هفتصد میلیون نفر به پنج میلیون نفر کاهش یافتند. استقلال هندوستان علت اصلی این کاهش جمعیت بود.

در کنار هند البته مصر و عراق و مالزی و قبرس و سودان و ایرلند جنوبی بسی کشورهای دیگر از قلمرو امپراتوری بریتانیا خارج شده و به پرچم استقلال را برافراشتند. تا سال 1968 همۀ مستعمرات آفریقایی بریتانیا به استقلال رسیدند.

بادهای تغییر وزیدن گرفته بود و جهان جدیدی برای انگلیسی‌ها در حال شکل گرفتن بود؛ جهانی که در آن دیگر "انگلیسی حقیر" عبارت توهین‌آمیزی نبود بلکه نشانۀ عقلانیت بود و سیاستمدارانی که "انگلیسی حقیر" نبودند، موجودات متوهمی محسوب می‌شدند که در پی حفظ دنیایی بودند که پایه‌هایش فرو ریخته بود.

    

ارسال به دوستان