عصر ایران - تبعیض (Discrimination) عبارت است از رفتار نایکسان و خلاف عدل و انصاف با گروههایی از مردم، چه دوستانه چه دشمنانه، به دلایلی مثل نژاد، زبان، ملیت، مذهب، عقیده و ... که ارتباطی به رفتار بالفعل آن افراد نداشته باشد یا ارتباط اندکی داشته باشد.
تبعیض نشانۀ "فقدان وضعیت دموکراتیک" است؛ و گاهی با هدف سرکوب نرم یک گروه اجتماعی خاص اعمال میشود، گاهی نیز هدفش بها دادن به یک گروه اجتماعی خاص دیگر است.
در حالت اول، تبعیض مصداق ستم به غیرخودیها و در حالت دوم، مصداق پارتیبازی برای خودیها است. مثلا در رژیمهای کمونیستی، اعضای حزب کمونیست و خانوادههایشان "مزایای اجتماعی" بیشتری نسبت به شهروندان عادی داشتند چراکه برای نزد حکومتهای کمونیستی، افراد "خودی و مطمئن" محسوب میشدند.
در واقع در نظامهای غیردموکراتیک، تبعیض، راهکاری برای خلق "وفاداری سیاسی" به هیأت حاکمه است. همچنین در شرایطی که اعضای یک گروه اجتماعی حقوق کمتری نسبت به سایر شهروندان پیدا میکنند، نوعی "سرکوب سیاسی" در تبعیض وجود دارد. وضعیت مسلمانان اویغور در چین کنونی، مصداق چنین تبعیضی است.
هر چه تبعیض بین شهروندان کمتر باشد، نظام سیاسی و اجتماعی کشورها دموکراتیکتر است. با این حال در کشورهای دموکراتیک نیز تبعیض کم و بیش وجود دارد. تبعیض بین زنان و مردان حتی در پیشرفتهترین کشورهای دموکراتیک نیز همچنان تا حدی وجود دارد.
چنین تبعیضهایی سرشت فرهنگی دارند و با نقد مداوم تتمۀ فرهنگ مردسالارانه در این کشورها، به تدریج کمتر شدهاند ولی هنوز به کلی از بین نرفتهاند.
و یا در ایالات متحدۀ آمریکا اگرچه امروزه تبعیض قانونی بین سیاهپوستان و سفیدپوستان وجود ندارد، ولی نگرشهای فرهنگی مقامات سیاسی و قضات، موجب استفادۀ تبعیضآمیز از قوانین موجود علیه سیاهپوستان میشود.
مثلا در مواردی که مجازات یک جرم بین سه تا هفت سال زندان در نظر گرفته شده است، زیاد پیش میآید که قضات مجازات سنگینتری شامل حال مجرم سیاهپوست میکنند. مثلا مجرم سفیدپوست بابت ارتکاب فعلی مجرمانه به سه سال زندان محکوم میشود ولی اگر همان فعل را یک مجرم سیاهپوست مرتکب شده باشد، ممکن است او به هفت سال زندان محکوم شود.
تبعیض نژادی مشهورترین نوع تبعیض است و به آن نژادپرستی میگویند. نژادپرستی به این معنا، ناشی از باور به برتری ذاتی یک نژاد به سایر نژادها و سپس تعیین حقوق بیشتر برای اعضای آن نژاد است. و یا برعکس: اعتقاد به فروتریِ ذاتیِ یک نژاد نسبت به سایر نژادها و تعیین حقوق کمتر برای اعضای آن نژاد.
تعبیض نژادی به این معنا از قوانین جوامع غربی رخت بر بسته است اما در فرهنگ جوامع غربی همچنان وجود دارد و مایۀ آزار رنگینپوستان است.
تبعیض جنسی به معنای پیشداوری منفی نسبت به جنسیت یا جنس افراد است و معمولا آمیخته به نفرت یا بدگمانی است و موجب زنستیزی یا مردستیزی میشود. این نوع تبعیض در طول تاریخ معمولا علیه زنان اعمال شده و مزایایش شامل حال مردان بوده است.
در تبعیض جنسی، مرد "جنس برتر" قلمداد میشود و زن "جنس دوم" یا "ضعیف". این نوع تبعیض میتواند خصمانه و توام با نفرت و اعمال خشونت علیه زنان باشد، گاه نیز شکل دلسوزانهای دارد و مهربانی با زن را به مثابه یک موجود ضعیف و نیازمند حمایت، تجویز میکند.
تبعیض دینی طبق تعریف سازمان ملل متحد عبارت است از تبعیضی که بر فرد به دلیل دین وی، بر وی تحمیل میشود. این تبعیضها میتواند از جلوگیری از تحصیل رایگان، گرفتن پستهای دولتی یا استفاده از سیستم بهداشتی باشد. در حالتهای وخیم ممکن است که به دستگیری یا کشتار افراد مورد تبعیض واقع شده بینجامد.
تبعیض دینی معمولا در کشورهایی دیده میشود که حکومت سکولار ندارند، ولی با این حال آنچه در استان سینکیانگ چین بر مسلمانان اویغور میرود، مصداق بارز تبعیض دینی است.
تبعیض سِنی (ageism) ریشه در پیرسالاری به جا مانده از جهان قدیم دارد. در دنیای قدیم، پیرها به صورت طبیعی حقوق و احترام بیشتری داشتند و معمولا ریاست قبیله و شهر و کشور نصیب مردان پیر میشد.
این نوع تبعیض در جهان مدرن هم وجود دارد ولی با دموکراتیک شدن روزافزون دنیای جدید، از شدت آن کاسته شده است.
والدینسالاری یکی از مصادیق و تجلیات پیرسالاری است ولی پیرسالاری غالبا به مردسالاری منتهی میشود. با این حال اتوریتۀ مادر در برابر فرزند را باید مصداقی از والدینسالاریِ برآمده از پیرسالاری دانست.
افزایش حمایت قانونی دولت از فرزندان در برابر والدین در جوامع دموکراتیک، مصداقی از مبارزه با تبعیض سنی است. والدینسالاری، قطعا یکی از مبانی کودکآزاری است و دولتهای دموکراتیک اتوریتۀ بی چون و چرای والدین بر فرزندان را نفی میکنند.
تبعیض سنی در احزاب سیاسی و ساختارهای دولتی نیز نمود ویژهای دارد. در بسیاری از کشورها مجالسی در ساختار سیاسی وجود دارند که اگرچه به دلایل مختلف شکل گرفتهاند، اما نهایتا "مجلس پیران" محسوب میشوند.