عصر ایران - بنیادگرایی اسلامی (Islamic Fundamentalism) اصطلاحی است معادل سَلَفیّت اسلامی، و دلالت دارد به نهضتی که به ارزشهای اولیۀ اسلامی معتقد است و پیروزی و بهروزی کشورهای اسلامی را در گرو بازگشت به آن ارزشها میداند.
بنیادگرایی اسلامی نه از ایدئولوژی کشورهای غربی (لیبرالیسم) پیروی میکند نه از ایدئولوژی کشورهای بلوک شرق سابق (مارکسیسم) تبعیت میکرد.
واژۀ بنیادگرایی اسلامی را معمولا رسانههای غربی برای اشاره به جنبشهای اسلامی، احیاگری اسلامی، اصولگرایی اسلامی، رستاخیز اسلامی و یا بیداری اسلامی به کار میبرند.
احیاگری اسلامی به معنای بازگشت به اصول بیآلایش اسلامی، بازگشت به قرآن و سنت نبوی در سطوح مختلف فردی و جمعی است.
ویژگیهای بنیادگرایی اسلامی در اکثر کشورهای جهان اسلام عبارت است از: پایگاه مردمی و سرعت انتشار آن در جوامع اسلامی و حتی در جوامع غیراسلامی دور و نزدیک، انقلابیگری که در لسان اهل سنت از آن به عنوان "جهادگرایی" یاد میشود، اعتقاد به جهانشمولی اسلام، گستردگی بین طبقات مختلف.
با این حال به نظر میرسد پایگاه مردمی گستردۀ بنیادگرایی اسلامی، در جوامع اسلامییی به چشم میخورد که حکومتهای عرفی دارند و این پایگاه گسترده در جوامع برخوردار از حکومتهای اسلامی به تدریج تحلیل میرود.
مخالفت با دموکراسی و لیبرالیسم، ویژگی قطعی همۀ بنیادگرایان جهان اسلام است. پایگاه مردمیِ گستردۀ بنیادگرایان در جوامع اسلامیِ برخوردار از حکومتهای سکولار، دال بر موافقت بنیادگرایان با دموکراسی نیست بلکه به معنای پرشمار بودنِ مسلمانانِ مخالفِ لیبرالیسم و دموکراسی در چنین جوامعی است.
سلفیّت که مصداق بنیادگرایی اسلامی در بین مسلمین اهل سنت است، معمولا واکنش پیروان متعصب اسلام در برابر دگرگونی قلمداد میشود. برای سلفیان عنصر "بازگشت" عنصری اساسی است که بیانگر بازگشت به سلف صالح است.
به نظر آنها اگر مجموعۀ تعالیم اسلامی پیامبر اسلام تحقق یابد، مشکلی در جامعۀ اسلامی باقی نمیماند.
اگرچه سلفیگری مترادف است با بنیادگرایی اسلامیِ اهل سنت، ولی واقعیت این است که در جهان اسلام "شیعیان سلفی" هم داریم. یعنی شیعیانی که در برابر دگرگونیهای فرهنگی و اجتماعی مقاومت میکنند و یا از ایدۀ "بازگشت" دفاع میکنند.
تز "بازگشت به خویش" در آثار علی شریعتی، مصداق سلفیگریِ شیعی است که در دوران قبل از انقلاب مطرح شد و طرفداران بسیاری نیز پیدا کرد؛ چراکه شریعتی به دورهای طلایی در تاریخ اسلام باور داشت و آن را به شکلی جذاب برای مخاطبانش ترسیم میکرد؛ دورهای که از نظر او صدر تاریخ اسلام بود.
با این حال سلفیگریِ دکتر شریعتی، جنبۀ فقهی پررنگی نداشت و مطالبۀ اصلی او نه اجرای احکام اسلامی، بلکه دمیدن روح هویتگرایی و عزتطلبی در کالبد جوامع اسلامی بود.
واژۀ بنیادگرایی اسلامی از نظر برخی از مسلمین توهینآمیز است ولی برخی دیگر با این واژه مشکلی ندارند و آن را توصیفی درست از نگرش خودشان به اسلام میدانند. سلفیگری هم اگرچه در اصل معادل بنیادگرایی اسلامی است، ولی در بین شیعیان بار معنایی منفی دارد.